روایت از امیر المؤمنین صلوات الله علیه، منقول است که حضرت فرمودند: (ما نظیر این روایت؛ یعنی این مضمون به اصطلاح که، این مفاهیم درش گنجانده شده باشد، روایات متعدّده داریم؛ حالا من این را میخوانم. قبلاً نظیر این را هم خواندهام روایت را.)
اگر کسی دوست داشته باشد «مَنْ أَحَبَّ»؛ کسی اگر دوست داشت، «أَنْ یَعْلَمَ»؛ این که بداند، «کَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَهُ اللهِ»؛ جایگاهاش نزد خداوند، چگونه است؟ چه جایگاهی دارد؟ «فَلْیَنْظُرْ کَیْفَ مَنْزِلَهُ اللهِ عِنْدَهُ» دقّت کند، من قبلاً هم گفتم فرق بین روئیت و نظر. نظر؛ یعنی دقّت. پس دقّت بکند، ببیند جایگاه خدا پیش او چگونه است. خب این خودش یک به قول ما، معمّایی شد. هان! معمّا شد. من چه جایگاهی پیش خدا دارم؟ حضرت می فرماید به اینکه: خدا چه جایگاهی پیش تو دارد؟ هان! تو هم، همان جایگاه را داری. خب حالا من از کجا بفهمم که خدا چه جایگاهی پیش من دارد؟ هان!؟ سؤال برمیگردد. این خودش یک معمّاست. تو چه جایگاهی پیش خدا داری؟ میگوید راهش این است که بفهمی که خدا پیش تو چه جایگاهی دارد. میگویم خب، حالا از کجا بفهمم که خدا جایگاهش پیش من چیه؟ هان؟! حالا برایت قشنگ توضیح میدهم امیرالمؤمنین (علیه السلام)، طبق این روایت.
«فَإِنَّ کُلَّ مَنْ خُیِّرَ لَهُ أَمْرَانِ»؛ هر کس که برخورد بکند به یک کاری، شد؟! «مَنْ خُیِّرَ لَهُ أَمْرَانِ»؛ دو تا کار است اینجا.برخورد کردید به دو تا کار، درست است؟ این دو تا کار این جوری است که در یکیاش سود دنیایی هست برایت، توجّه کردی؟! و در یکیاش سود آخرتی است.
حالا من این را توضیح میدهم که مراد امیرالمؤمنین (علیه السلام)، آن فرد شاخصاش چیه؟، و آن این که، یک کاری هست نامشروع است. میفهمی؟ حرام است. حالا اگر عربی نگویم، باز هم این شد عربی، دیگر چه بگویم. حرام است. یک کاری هم هست، که این حرام چیه؟ نیست. فهمیدی؟ حلال است. «فَاِِنَّ کُلَّ مَن خُیِّرَ لَه اَمرانِ»؛ هرکس که مخیّر باشد بین دو تا کار،«أَمْرُ الدُّنْیَا وَ أَمْرُ الْآخِرَهِ»؛ مراد دنیا، دنیای نامشروع است اینجا. من این را توضیح دارم میدهم. گوش کنید. یعنی سود دنیایی دارد؛ ولی نامشروع است. از آن طرف چی؟ نه، یک کاری است، مشروع است، سود آخرتی دارد. درست است یا نه؟ «فَاخْتَارَ أَمْرَ الْآخِرَهِ» دست از سود دنیایی نامشروع، هان! بردارد، «فَاخْتَارَ أَمْرَ الْآخِرَهِ عَلَى الدُّنْیَا»؛ شد؟! من آخرتم را در نظر میگیرم، کار حرام نمیکنم؛ اگرچه دنیا از دستم هان! میرود، برود، «فَاخْتَارَ أَمْرَ الْآخِرَهِ عَلَى الدُّنْیَا»؛ بسیار خوب، اینجا دارد: «فَذَلِکَ الَّذِی یُحِبُّ اللَّهَ»؛ این آدم یک کسی است که خدا را دوست دارد. خب اینجا چی پیدا شد؟ جایگاه خدا در دل من، چقدر قشنگ توضیح داد امیرالمؤمنین(علیه السلام). صحبت این بود دیگر، درست است؟! جایگاه من، پیش خدا چگونه است؟ می گوید، ببین جایگاه خدا پیش تو چه جوری است. خب جایگاه خدا پیش من چه جوری است؟ چطور تشخیص بدهم؟ میگوید: این راهش را میگویم. بَر میخوری به دو تا کار، یکیش چیه؟ پول دارد توش؛ امّا حرام است. یکیاش ندارد توش، میفهمی چی میخواهیم بگویم؟ که باید دست برداری چون، آخرت دارد. درست؟! دست از حرام برداشتی، معلوم می شود تو خدا را دوست داری. جایگاه خدا در دل تو مشخص شد. درست است؟ هان! جایگاهاش مشخص شد. حالا میفهمی، جایگاه تو هم پیش خدا چیه؟ یعنی خدا هم تو را دوست دارد. من بازش کنم این را؛ امّا «وَ مَنِ اخْتَارَ أَمْرَ الدُّنْیَا»؛ اگر نه، رفت دنبال چی؟! دنیای نامشروع. درست است؟«فَذَلِکَ الَّذِی»؛ این یک همچین آدمی است، توجّه میکنید؟ «لَا مَنْزِلَهَ لِله تَعَالَی عِنْدَهُ»؛ خدا پیش تو جایگاه ندارد، حالا تو میخواهی پیش خدا جایگاه پیدا بکنی؟ برو دنبال کارت عمو! چون ما گفتیم این دو تا به هم چسبیده، هر جایگاهی که او پیش تو دارد، تو پیش او جایگاه داری. اگر او جایگاه پیش تو ندارد، تو میخواهی جایگاه داشته باشی؟ هیچ وقت نمیشود. این دوتا به هم چسبیده است