...إِنَّ حَدِيثَنٰا یُحْیِی الْقُلُوبَ...

103 

... نعمت کم را بزرگ و طاعات و عبادات زیاد خود را کم به‌حساب بیاور ...

يَا جَابِرُ اِسْتَكْثِرْ لِنَفْسِكَ مِنَ اللَّهِ تَعالی قَلِيلَ الرِّزْقِ تَخَلُّصاً إِلَى‏ الشُّكْرِ وَ اسْتَقْلِلْ مِنْ نَفْسِكَ كَثِيرَ الطَّاعَةِ لِلَّهِ تَعالی إِزْرَاءً عَلَى النَّفْسْ وَ تَعَرُّضاً لِلْعَفْوِ

ای جابر! اگر دیدی آن رزق و روزی که خداوند متعال قسمت تو کرده از دید و نظر تو کم است، آن را زیاد و بزرگ حساب کن تاشکر او را به جا آورده باشی. و طاعت و عبادت خود را در برابر خداوند، کم و کوچک به حساب بیاور تا بتوانی نفس خود را نکوهش و سرزنش کنی و خود را در معرض عفو و بخشش خداوند قرار دهی

امام باقر (ع)

اَعُوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ

جابر جعفی رفت خدمت امام باقر (علیه السلام)، برای خداحافظی، بعد هم تقاضای توصیه‌هایی کرد، روایت مفصّلی است. یک بخشش هم این است. حضرت بهش فرمود: ای جابر! تو اگر دیدی روزی‌ای را که خداوند قسمت تو کرده از دید تو کم است. شد؟! بر حسب ظاهر کم است؛ تو این را کم به حساب نیاور، مقیّد باش در نظر خودت، آن را زیاد جلوه بدهی.«یَا جَابِرُ اسْتَکْثِرْ لِنَفْسِکَ مِنَ اللَّهِ تَعالی قَلِیلَ الرِّزْقِ»؛ نه! اگر از نظر ظاهر کم بود، تو این را از نظر باطن زیاد جلوه بده، این را مقیّد باش. چرا؟ «تَخَلُّصاً إِلَى‏ الشُّکْرِ»؛ چون اگر کم باشد، نمی‌روی شکرش را بکنی. این جور نیست؟ کم باشد… وقتی که زیاد جلوه کرد، روح این است، نفس این است. گوش می کنی چه می‌خواهم بگویم؟ این، حالت نفس است. شد؟! اگر این کار را کردی، آن جاست که تو، این نفست چی می‌شود؟ آماده می‌شود، هان!؟ برای خاطر این که شکر خدا بکنی.  آن وقت که شکر کردی، آن وقت به تو بگویم، برمی‌گردی «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»1 این یک بخش.

دوّم: «وَ اسْتَقْلِلْ مِنْ نَفْسِکَ کَثِیرَ الطَّاعَهِ لِلَّهِ تَعَالی»؛ اگر دیدی به این که مثلاً، زیاد، من این‌ها را چه تعبیری بکنم، دولا و راست شدی، به نظرت آمد، خیلی اطاعت خدا کردی؛ زیاد جلوه کرد. نه! نه! آن را بیاورش کم‌اش کن، کاری نکردم.واقع‌اش هم همینه، این‌ها جنبه های ظاهری دارد،بهتان بگویم. «وَ اسْتَقْلِلْ»؛ این تعبیر «مِنْ نَفْسِکَ کَثِیرَ الطَّاعَهِ لِلَّهِ تَعالی» شد؟! این را کم به حساب بیاور. چرا؟ «إِزْرَاءً عَلَى النَّفْسْ وَ تَعَرُّضاً لِلْعَفْوْ» این دو جهت.

یک: و او این است که بتوانی نفس خودت را نکوهش کنی، سرزنش کنی که کاری نکردی. برای خدا کاری نکردی؛ واقع اش هم همین است. این‌ها همه‌اش، راه به واقع باز می‌کند آدم. هر چه داده، او داده، شد؟  ابزار کار و قوا و همه،همه توجّه کنید چی  می‌خواهم بگویم، در راه خدا. تو چی چی داشتی اصلاً، گوش کنید! «إِزْرَاءً عَلَى النَّفْسِ» برای این که بتوانی نفس را سرکوب بکنی، در راه اطاعت که کاری نکردی. شد؟! بعد این جا چه می شوی؟ شرمنده می شوی از خدا. خب، دوّمی پیش می آید: «وَ تَعَرُّضاً لِلْعَفْوِ»خودت را در معرض عفو الهی قرار می‌دهی. می‌گویی خدا، کاری نکردم از من بگذر. چه زیبا! توجّه کنید! بنابراین در ربط با چی؟ امور مادّی و رزق، همیشه این زیاد جلوه کند که بتوانی شکر کنی؛ یعنی آماده شوی که شکر بکنی. در ربط با اطاعت؛ کم. برای چی؟ برای این که بتوانی این چموش را سرکوبش بکنی و از آن طرف هم، از خدا طلب عفو کنی، آی خدا! ما کوتاه آمدیم.

1- سورۀ مبارکۀ ابراهیم، آیۀ  7

سند حدیث: بحار جلد 75، صفحه 163
مستندات:
فیسبوک
توئیتر
لینکداین
واتساپ
تلگرام
ایمیل
چاپ
اشتراک
ایمیل برای
guest
0 نظر
قدیمی‌ترین
جدیدترین بیشترین رأی
بازخوردهای درون متنی
مشاهده همه دیدگاه‌ها
سبد خرید
0
نظری دارید؟ لطفاً آن را ثبت کنید.x