...إِنَّ حَدِيثَنٰا یُحْیِی الْقُلُوبَ...

118 

... اطاعت الهی در پی دارد خشنودی، رضایت و برکت الهی ...

أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِيٍّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ إِذَا أُطِعْتُ رَضِيتُ وَ إِذَا رَضِيتُ بَارَكْتُ‌ وَ لَيْسَ‌ لِبَرَكَتِي‌ نِهَايَةٌ وَ إِذَا عُصِيتُ غَضِبْتُ وَ إِذَا غَضِبْتُ لَعَنْتُ وَ لَعْنَتِي تَبْلُغُ السَّابِعَ مِنَ الْوَرَى

خداوند عزّو جلّ به پیامبری از پیامبران وحی فرمود: هرگاه من اطاعت شوم، راضی و خشنود می‌گردم. و هنگامی که خشنود گردم، مبارک می‌گردانم. و برای برکت من نهایت و انتهایی وجود ندارد

امام رضا (ع)

اَعُوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ

روایت از امام هشتم صلوات الله علیه منقول است. به ذهنم است که قبلاً مثل اینکه من این روایت را خواندم؛ ولی می‌خواهم یک نکته ای را بگویم. به ذهنم این است که نگفته باشم.

دارد: امام هشتم صلوات الله علیه فرمودند: خداوند به پیامبری از پیامبرانش وحی فرستاد، «أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِیٍّ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ» متن وحی الهی این بود به آن پیامبر: «إِذَا أُطِعْتُ رَضِیتُ» اذا، ما می‌گوییم زمانیّه است؛ یعنی هر گاه. هرگاه ما تعبیر می‌کنیم، هر وقت، به قول ما، حالا می‌خوانم. اذا، می‌گویند ظرف زمان است.

هر وقت من اطاعت بشوم؛ یعنی آن چه  را که من، فرمان به آن کرده‌ام، بنده بهش عمل کند. :«إِذَا أُطِعْتُ» آن گاه که من اطاعت بشوم، آن جاست که من خشنود می‌شوم از آن بنده. «رَضِیتُ» بسیار خوب، همین جور به ترتیب می‌رویم جلو.

«وَ إِذَا رَضِیتُ بَارَکْتُ‌»؛ هر زمان، هر وقت که من خشنود بشوم، آن جا چه کار می کنم؟ این «بَارَکْتُ»؛ را من قبلاً توضیح ندادم، حالا می‌خواهم رویش تکیه کنم. «بَارَکْتُ» از نظر ادبی معنایش این است: فرو ریختن پیاپی را می‌گویند بارکت. آن جاست که پی در پی از ناحیه من فرو می‌ریزد بر بنده من، نعمت هایم و عنایت‌هایم فرو می‌ریزد. حالا این که فرو می‌ریزد پشت سر هم، ته هم دارد یا نه؟جمله سوم؛ سه تا جمله است.

بعد می‌فرماید: «وَ لَیْسَ‌ لِبَرَکَتِی‌ نِهَایَهٌ»؛ این فرو ریختن ته هم ندارد. حالا می‌خواهم یک تذکّر بدهم و او این که: آن‌هایی که دنبال این هستند، چون می‌گویند همه دست خداست دیگر. درست است یا نه؟ دنبال این هستند که خداوند، عنایتش را نسبت به آن‌ها چه کار کند؟ بیشتر بکند، چه در بُعد مادّی، چه معنوی دیگر این‌هایش فرقی نمی‌کند. یک راه بیشتر ندارند، معلوم می‌شود . و او این است که اطاعت خدا را بکند. تمام شد. اطاعت خدا را بکن، خشنود می‌شود خدا از اطاعت. می‌گوید خشنود که شدم، پی در پی همین جور فرو می‌ریزم نعمت هایم را برایش.  کی قطعش می‌کند آن‌وقت؟ معلوم است دیگر کی قطعش می‌کند. «إِذَا عُصِیتُ»؛ این جاست مقابل، «أُطِعْتُ». این جا «أُطِعْتُ»که نسبت به آن عطف شد، آن جا عصیان، گناه، در مقابل است، همین که گناه کردی، بدان! آن که معتقد به خداست،ها! ما به آنهایی که خیلی معتقدین ما داریم می‌گوییم، مبدأ و معاد، نسبت به آنها. آن جاست که بدان به اینکه، چه کار می کند آن وقت؟ گره را می اندازی به کار خودت با همان گناهایی که می‌کنی. توجّه کنید! حالا من شوخی می‌کنم. درِ روزیت اگر بخواهی گشاد بشود، اطاعت خدا را بکن؛ اگر می‌خواهی تنگ بشود، نعوذبالله، برو گناه بکن

سند حدیث: اصول کافی، جلد 2 ، ص 275 – وسائل الشیعه، ج15، ص 307
مستندات:
فیسبوک
توئیتر
لینکداین
واتساپ
تلگرام
ایمیل
چاپ
اشتراک
ایمیل برای
guest
0 نظر
قدیمی‌ترین
جدیدترین بیشترین رأی
بازخوردهای درون متنی
مشاهده همه دیدگاه‌ها
سبد خرید
0
نظری دارید؟ لطفاً آن را ثبت کنید.x