...إِنَّ حَدِيثَنٰا یُحْیِی الْقُلُوبَ...

72 

... مال، برای حفظ آبرو و عقل، برای شناسایی خود ...

أَفْضَلُ‏ الْمَالِ‏ مَا وُقِيَ‏ بِهِ الْعِرْضُ وَ أَفْضَلُ الْعَقْلِ مَعْرِفَةُ الْإِنْسَانِ نَفْسَهُ

در میان مال ها و دارایی ها مال و ثروتی که بهتر است که آبروی انسان را حفظ کند؛ و بهترین عقل و فهم و شعور، آن است که انسان به واسطه آن خودش را بشناسد

امام رضا (ع)

اَعُوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ

روایت از امام هشتم صلوات الله علیه، منقول است که فرمودند: در بین اموالی که انسان دارد، بهترین مال‌اش، آن مالی است که به وسیله او آبروی‌اش را حفظ کند. «اَفضَلُ المالِ ما وَقی بِهِ العِرضُ» این را خوب دقّت کنید. یک عده، آبرویشان را می‌ریزند که مال بدست بیاورند، خیلی این، خدمتتان عرض شود، پَستی می‌خواهد، هیچ تعارف ندارد. من این را می‌خواستم بگویم. فهمیدید؟! از آبروی‌اش مایه می‌گذارد که مال بدست بیاورد، این خیلی پَست است این،  و حال این که از عکس باید باشد، باید با مال، آبروی‌اش را حفظ بکند. این جمله را دقّت کنید. البته این جا در ربط با چیز به اصطلاح، من عِرض را به معنای آبرو گرفتم. حالا این بخَش را، به این بُعدش را گفتم. بله آن مال با فضیلت است که باهاش، آبرویش را انسان حفظ کند.

دوم: «وَ اَفضَلُ العَقلِ مَعرِفهُ الاِنسانِ نَفسَهُ» آن ادراکات عقلانی انسان، حالا جای‌اش این جا نیست؛ چه نظری‌اش، چه عملی‌اش باشد، آن شعور و فهمی است که انسان با او، خودش را شناسایی کند، نمی‌گوید خدا را. خوب دقت کنید، گرچه کمی چیزه؛ بفهمید شماها این ها را. فهمیدی؟

«وَ اَفضَلُ العَقلِ»می فرماید: «مَعرِفهُ الاِنسان ِ نَفسَهُ» خود شناسی؛ نمی‌گوید خدا شناسی، تعجُّب واقعا، امام هشتم باید بگوید، بهترین عقل، آن است که انسان باهاش خدا را بشناسد. می‌گوید، خودت را بشناس. حالا چرا؟ این جا چرایش را حالا می‌گویم. جهت‌اش این است: اگر انسان در یک بُعدش، خودش را بشناسد، بعد خدا را می‌شناسد. خود شناسی، انسان را به خدا شناسی ‌ می‌رساند. تعجّب کردید؟

البته ما روایت هم داریم، نه این که نداریم. «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» حالا دیگر مجبور شدم روایت‌اش را هم بخوانم. اگر خودت را شناختی، پروردگارت را می‌شناسی. رب، می‌گوید. می‌فهمی یعنی چی؟ بنشین، یک کمی فکر کن، ببین، چی کار از دست تو برمی‌آید. فهمیدی؟ وقتی فهمیدی هیچ کاره‌ای؛ می‌فهمی، یک، یک کاره‌ای بوده، تو را این جور درستت کرده، آخه بیچاره! فهمیدی؟ اوست، دارد تو را می‌گرداندت. فهمیدی؟! اشتباه ما این است. من گاهی توی بحث‌هایی که داشتم گفتم. گفتم، یکی از اشتباهاتی که ماها می‌کنیم این است، خب البته، یک بُعْد شکمی‌اش بروم، چاره‌ای هم ندارم. و آن این است که ما خیال می‌کنیم، رازقِ خودمان هستیم. برو عمو! دنبال کارت. تو که خالق خودت نیستی تا رازق خودت باشی بیچاره. فهمیدی چه می‌گویم؟! آنی که خالق است، رازق است. وقتی فهمیدی هیچ کاره‌ای، می‌فهمی یک کاره‌ای هستش دیگر، راه به او پیدا می‌کنی؛ بعد می‌روی به سمت او آنوقت. فهمیدی؟!

«اََفضَلُ العَقلِ مَعرِفهُ الاِنسانِ نَفسَهُ» بهترین شعور و درک این است: خودت را بشناسی تو، وقتی خودت را شناختی، فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ بعد خدا. وقتی فهمیدی عاجزی، بیچاره‌ای، هان؟! گاهی از تو یه کارهایی ساخته می‌شود، که خب؟! بعد می‌فهمی؟ شد؟! حالا من، این بُعدش را آمدم، خیلی این، تویش حرف دارد. این یک. دو: می فرماید«اََفضَلُ العَقلِ» این است که خودش را آدم بشناسد. و او این است که در یک رتبه‌ای، و او این است که انسان به عیوب خودش پی ببرد. فهمیدی؟ اگر خودت را شناختی، به عیب‌هات پی می‌بری، می‌روی خودت را اصلاح می‌کنی. فهمیدی؟! تو خودت را یادت رفته، فهمیدی؟! یک خرده بنشین، ببین چقدر رذیله، توی تو هست. حرص داری، طمع داری، کبر داری، کوفت داری، زهرمار داری این چیزها را داری. فهمیدی چه طور دیگر بگویم، شد؟! شاید به فکر اصلاح خودت بیفتی.

سند حدیث: بحار جلد 75 صفحه 352
مستندات:
فیسبوک
توئیتر
لینکداین
واتساپ
تلگرام
ایمیل
چاپ
اشتراک
ایمیل برای
guest
0 نظر
بازخوردهای درون متنی
مشاهده همه دیدگاه‌ها
سبد خرید
0
نظری دارید؟ لطفاً آن را ثبت کنید.x