...إِنَّ حَدِيثَنٰا یُحْیِی الْقُلُوبَ...

80 

... سه ویژگی که جلوی هلاکت مؤمن را می گیرد ...

لَا يَهْلِكُ‌ مُؤْمِنٌ‌ بَيْنَ‌ ثَلَاثِ‌ خِصَالٍ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ شَفَاعَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صل الله علیهو آأه و سلم) وَ سَعَةِ رَحْمَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. خَفِ اللَّهَ تَعَالَى لِقُدْرَتِهِ عَلَيْكَ وَ اسْتَحْيِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْكَ

مؤمن آن گاه که سه خصلت را داشته باشد هلاک نمی شود: یکی شهادت و اقرار به این که خدایی به غیر از خدای واحد بی شریک، وجود ندارد. دوّم شفاعت رسول خدا صلی الله علَیه و اله وسلم. سوّم سعه و وسعت رحمت خداوند عزّو جلّ؛ یعنی از خداوند به خاطر قدرت و تسلطی که بر تو دارد بترس و به دلیل این که خداوند به تو بسیار نزدیک است، حیا کرده و شرم داشته باشی

امام سجاد (ع)

اَعُوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ

روایت از زین العابدین صلوات لله علیه، منقول است که حضرت فرمودند:  هلاک نمی‌شود مؤمن، آن گاه که در بین این سه خصلت باشد؛ یعنی این سه خصلت در او هست. تعبیر به خصلت می‌فرماید، چه بسا اشاره به این است که، این جایگزین شده در روح او، این سه تا مطلب، در دلش این سه تا مطلب جایگزین شده است، به قول ما تردیدی توش ندارد.

 اوّل: «شَهادَهُ اَن لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ»؛ یعنی گواهی به یگانگی خدا و این که او شریکی ندارد که توحید است.

دوّم: شفاعت پیغمبراکرم (صل الله علیه و آله و سلم) در قیامت؛ این هم است. اوّل خصلت توحیدی است، دوّم در ارتباط با شفاعت نبوی است در قیامت. 

سوّم: «وَسِعَهُ رَحمَهِ اللهِ عزَّوَجَلَّ» البته این‌جا، جایش نیست که من این را عرض کنم که؛ در قیامت این طور است؛ حالا من اشاره ای بکنم، که اگر انسان از نظر ورودش به قیامت، انسان مؤمنی باشد که به اصطلاح ما، از نشئه برزخ، عبور کرده باشد و تطهیر شده باشد، خب مسئله‌ای ندارد قیامت؛ ولی اگر تطهیر نشده، آن جا احتیاج به شفاعت پیدا می‌کند.

لذا نگاه کنید! حالا من عرض کنم: چه بسا اشاره به این سه مرحله هم هست. این که هلاک نمی‌شود مؤمن، مراد قیامت است؛ یعنی به  جهنّم نمی رود، ان شاءالله. اگر این معنا درش بود که تطهیر شده بود و موحّد وارد شده بود، مسئله‌ای نیست.

 نه؛ مرحله دوّم چیه؟ شفاعت است. که پیغمبراکرم (صل الله علیه و آله و سلم) در رأس است که شفاعت می‌کند امّت را. علی الفرض، خوب دقّت کنید که چه می‌خواهم بگویم. این دیگر از آن  به قول ما چیزها… که آن جا هم اگر نشد، توجّه می‌کنید؟ سعه رحمت الهی را چون او، در دلش بوده است، او دستگیرش می‌شود و بالاخره به  جهنّم نمی‌رود. این اشاره به او بود که سه تا مرحله را زین‌العابدین  (صلوات الله علیه) می‌فرماید.

بعد، در روایت من دیدم، در بحار این جوری بود که این جملات، بعدش هست، که جملات زیادی است، من دوتا جمله اش را خواندم. و آن این است که خوف از خدا داشته باش، حریم خدا را حفظ کن. چرا؟ به جهت قدرتی که بر تو دارد. این را بدان! نعوذبالله، از چنگ خدا نمی‌توانی فرار کنی تو. فهمیدی؟

«خَفِ اللَّهَ لِقُدْرَتِهِ عَلَیْکَ» توجّه می‌کنید. این جور چیز نداشته باش. آن حریم را حفظ بکن. توجّه کنید. و بالاخره، احاطه قیّومیّه به تعبیر من، خداوند نسبت به تو هست.

 دو: «وَ اسْتَحْیِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْکَ» یک وقت می گوییم به اینکه از خدا خوف داشته باش، این جا در مقابلش، قدرت مطرح می‌شود، شد! آدم از چه می‌ترسد؟ هان؟ از قدرت می‌ترسد.هان!؟ بعد تعبیر دیگر، لطیف تر حضرت می‌فرمایند، می‌گوید: حالا هیچی، نمی‌گویم به قول ما، بیم و این‌ها، نه. خودت، بینی و بین الله، از خدا خجالت بکش، فهمیدی؟! گناه نکن. نمی‌گویم ازش بترس؛ چون قدرت دارد. نه! این را می‌گذاریم‌اش کنار.شد؟ فرض کن قدرت، نعوذبالله، این‌ها خبری نیست؛ درست؟! اما خدا حاضر هست، ناظر هست به کارهایت، یا نه؟ این که قبول است؛ لااقل این را رعایت کن. اگر انسان، خدا را حاضر و ناظر ببیند، هان؟! شرمش می‌آید، به این که معصیت بکند. «وَ اسْتَحْیِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْکَ» فهمیدی؟ و او این است که از خدا، شرم کن. به جهت چی؟ نزدیکی خدا به تو، که این جور نیست، هیچ کاری فرض کنید، نعوذبالله، در مرعی و منظر خدا چیه؟ نباشد و از تو صادر بشود

سند حدیث: بحار جلد 75 باب 21 صفحه 159
مستندات:
فیسبوک
توئیتر
لینکداین
واتساپ
تلگرام
ایمیل
چاپ
اشتراک
ایمیل برای
guest
0 نظر
قدیمی‌ترین
جدیدترین بیشترین رأی
بازخوردهای درون متنی
مشاهده همه دیدگاه‌ها
سبد خرید
0
نظری دارید؟ لطفاً آن را ثبت کنید.x