در این روایت شریفه که از پیغمبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) منقول است، سه تا مطلب را حضرت میفرمایند در ارتباط با به اصطلاح ما، درجات بهشتی برای اشخاص، برای چه کسانی است، بهشت دارای درجات و مراتب و اینهاست دیگر، خدمتتان عرض شود که، یک وقتی من نقل کردم این را، الان به ذهنم آمد: مرحوم والد ما، ایشان میفرمود، گاهی میگفتند ایشان، تعبیر ایشان، البتّه ایشان از یکی از بزرگان ایشان نقل میکردند، میفرمود به این که: بهشت طویله هم دارد. تعبیر ایشان بود. میخواست بگوید که از نظر درجات، فهمیدی چه میخواهم بگویم؟ همش دنبال این نباش که فقط تو بهشت بری،ها! آن جا طویله هم دارد، به طویله میبندنت. بیاور سطح فکرت را، شعورت را؛ می فهمی چه میگویم؟! به اصطلاح ما نظرت را بالا بیاور. حالا، پیغمبراکرم(صل الله علیه و آله وسلم) در اینجا نسبت به اعلی مراتب بهشت چه افرادی هستند، این را نظر دارد پیغمبر(صل الله علیه و آله وسلم).
دارد: «خَیْرُ أُمَّتِی» بهترین فرد در امّت من، آن کسی است که اوّل: «هَدَمَ شَبَابَهُ فِی طَاعَهِ اللَّهِ»جوانیش را در راه اطاعت خدا صرف بکند. گوش کنید. این نکته ای درش هست و او این است به این که: یک کسی نعوذبالله، در جوانیش لاابالیگری کند بعد پا به سن که گذاشت، این به اصطلاح، متدیّن بشود، مقدّس بشود و فلان… این، البتّه نه این که بد است، خوب است؛ نه اینکه آدم هر جایش که آدم، ضرر را چه کار کند؟ جلویش را بگیرد، نفع است؛ این درش شبههای نیست؛ اما این را می رساند که طاعت در جوانی از نظر ارزشی، قابل قیاس نیست با طاعت در چی؟ در موقعی که انسان پا به سن گذاشته است، این ازش معلوم شد، بی برو برگرد.«مَنْ هَدَمَ شَبَابَهُ فِی طَاعَهِ اللَّهِ» اطاعت الهی در جوانی با ارزشترین اطاعتها است این؛ توجّه کردید؟! یعنی قابل قیاس نیست با چی؟ در با پا به سن گذاشتن، در کهولت، یک.
دو: «وَ فَطَمَ نَفْسَهُ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْیَا»؛ یعنی چی؟ یعنی این نفسش را از التذاِذات نفسانی دنیا، گوش میکنید؟ به اصطلاح ما دور کند، این «فَطَمَ»؛ ولدش را، بچه را که از شیر میگیرند، اینجا را میگویند. توجّه کردید؟! گرفتش، بگیرد؛ یعنی چی؟ یعنی دنبال خوش گذرانی دنیایی، نباشد. خوشی دنیا، حلالش،ها، با حرامش که دیگر هیچی، کاری با آن نداریم نعوذبالله، میفهمی؟! حلالش هم باشد، این نفسش را کاری نکند که یک وابستگی به خوشی دنیا پیدا بکند. خوب توجّه کنید. البتّه این سِر دارد،ها این را بهتان بگویم، این را بدانید! محبّتها ناشی از لذتهاست. از هر چی لذّت ببرید، بهش دل میبندید. دقّت کردید یا نه؟ لذّت بیشتر، محبّت بیشتر؛ این بیبرو برگرد است. از نظر درونی، انسان این جوری است. درست است؟! اگر انسان وابسته به لذّات دنیا بشود، رأس کلّ خطئیات آمده است، «حُبُّ الدُّنیا رَأسِ چی؟ کُلِّ خَطیئَهِ» از اینجا میآید، بیچارهات میکند.«وَ فَطَمَ نَفْسَهُ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْیَا»؛ دوّم.
سه: «وَ تَوَلَّهَ بِالْآخِرَهِ» تولُّه: اشتیاق تام، ما میگویم. میفهمی؟ تولُّه اشتیاق تام. و اشتیاق تامی به آخرت پیدا بکند نه این که از آن نشئه فراری باشد. میفهمی؟! ما همه، من خودم را می گویم؛ می ترسم در می روم. از مرگ میترسم. شد؟! معلوم می شود اشتیاق به آن آخرت چیه؟ ندارم. رسیدید شما به عرض من؟! خب، سه تا مطلب را حضرت فرموده است این جا. یک: جوانیش در طاعت الهی مصرف بشود. دو: وابسته نباشد؛ نگذارد وابسته بشود نفس به لذات دنیا. سه: و او اشتیاق به آخرت. یک همچین کسی؛ بعد می فرماید: «إِنَّ جَزَاءَهُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَی» این، پاداشش نزد خدا چیه؟«اَعلی مَراتِبِ الجَنَّهِ» فهمیدی؟ بالاترین مراتب جنّت را، بهشت را به این میدهند