فصل چهارم: طواف > واجبات طواف: مسئله 430
مسئله 430: جائز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس، و احوط قطع نکردن آن است،
مسئله 430: جائز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس، و احوط قطع نکردن آن است،
مسئله 431: اگر بدون عذر طواف را قطع کرد احوط آن است کهاگر چهار دور به جا آورده باشد طواف را تمام کند و بعد اعاده کند، واین در صورتی
هفتم – آن که هفت شوط یعنی هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه زیادتر. مسئله 416: اگر از روی عمد، طواف کننده از اول قصد کند کمتر از
مسئله 432: اگر طواف را قطع کند و منافی به جا نیاورده باشد اگر بر گردد وتمام کند طوافش صحیح است.
مسئله 417: اگر در اثناء طواف از قصد هفت دور آوردن بر گردد به قصد زیادتر آوردن یا کمتر آوردن، از آنجا که این قصد را کرده وهر چه به
مسئله 433: اگر در بین طواف عذری برای اتمام آن پیدا شد مثل مرض یا حیض یا حدث بی اختیار پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور بوده بعد
مسئله 418: اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد لکن قصدش آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و یک دور قدم زدن دور
مسئله 434: اگر شخصی که به خاطر مرض طواف را قطع کرده نتوانست بجا آورد تا آن که وقت تنگ شد اگر ممکن است او را حمل کنند و طواف
مسئله 403: اگر عمدا این کار را بکند حکم ابطال عمدی طواف را دارد که گذشت.
مسئله 404: اگر سهوا این کار را بکند حکم ابطال سهوی را دارد.
مسئله 405: اگر در بعضی از دورها حجر اسماعیل را داخل در دور زدن نکرد احتیاط واجب آن است که آن دور را از سر بگیرد، و اعاده کند طواف
مسئله 406: اگر کسی در بعضی از دورها از روی دیوار حجر اسماعیل علیهالسلام برود، احتیاط آن است که به دستور مسأله قبل عمل کند، و در این فرض نیز