احکام جعاله: مسئله 2337
مسئله 2337: عامل میتواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر تمام نکردن عمل اسباب ضرر جاعل شود، باید آن را تمام نماید مثلاً اگر کسی بگوید هر کس چشم مرا
مسئله 2337: عامل میتواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر تمام نکردن عمل اسباب ضرر جاعل شود، باید آن را تمام نماید مثلاً اگر کسی بگوید هر کس چشم مرا
مسئله 2338: اگر عامل کار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن کار مثل پیدا کردن اسب است که تا تمام نشود، برای جاعل فائده ندارد عامل نمیتواند چیزی مطالبه کند، و
مسئله 2331: کاری را که جاعل میگوید برای او انجام دهند، باید حرام نباشد، و نیز باید بیفایده نباشد که غرض عقلایی به آن تعلق نگرفته باشد، پس اگر بگوید
مسئله 2332: اگر مالی را که قرار میگذارد بدهد معین کند مثلاً بگوید هر کس اسب مرا پیدا کند، این گندم را به او میدهم، لازم نیست بگوید آن گندم
مسئله 2333: اگر جاعل مزد معینی برای کار قرار ندهد، مثلاً بگوید هر کس بچه مرا پیدا کند پولی به او میدهم و مقدار آن را معین نکند این جعاله
مسئله 2334: اگر عامل یا شخص دیگر پیش از قرارداد، کار را انجام داده باشد یا بعد از قرارداد، به قصد این که پول نگیرد انجام دهد، حقی به مزد
مسئله 2335: پیش از آن که عامل شروع به کار کند، جاعل و عامل میتوانند جعاله را به هم بزنند.
مسئله 2336: بعد از آن که عامل شروع به کار کرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند اشکال ندارد. ولی باید مزد مقدار عملی را که انجام داده
مسئله 2329: جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام میدهند مال معینی بدهد، مثلاً بگوید هر کس گمشده مرا پیدا کند، ده تومان
مسئله 2330: جاعل باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قرارداد کند و شرعاً بتواند در مال خود تصرف نماید، بنا بر این جعاله آدم سفیهی