امر به معروف و نهی از منکر (مبانی، احکام و آثار آن)
مجموعه: معارف اسلامی
نام: امر به معروف و نهی از منکر (مبانی، احکام و آثار آن)
سال طرح مباحث: 1381
62,000 تومان
دسترسی: موجود در انبار
مشخصات
وزن | 226 گرم |
---|---|
ابعاد | 210 × 140 × 8 میلیمتر |
نوع جلد | |
قطع | |
شابک | 978-600-6940-90-8 |
تعداد صفحات | 216 |
آدرس فیپا | |
چاپ اول | 1402 |
نوبت چاپ | 1 |
ناشر |
توضیحات
آنچه باید قبل از خواندن این کتاب بدانیم:
حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی ؟ره؟ بعد از بحث مبسوطی که پیرامون حب به خدا ارائه دادند، بحث کوتاهی در مورد غیرت در محبت مطرح کردند و سپس به موضوع امر به معروف و نهی از منکر پرداختند که با این دو بحث ارتباط دارد. ایشان میفرمایند مبنای امر به معروف و نهی از منکر از نظر ریشۀ اخلاقی و نفسانی غیرت دینی است؛ به این ترتیب که حالت نفسانیِ غیرت، روی قلب اثر میگذارد. لذا اگر کسی آلودۀ به معصیتی شود یا واجبی از او ترک شود موجب سوز دل انسان با غیرت میشود و وقتی لاابالیگری در جامعه رواج یابد و جامعه به سمت فساد روی آورد قلباً متأثر میشود. در مقابل اگر جامعه رو به صلاح برود قلباً خوشحال میشود. اما دل آنهایی که بر طبق روایات نسبت به صلاح و فساد جامعه بیتفاوتند منکوس و مسخ شده است و چنین کسانی نسبت به حد و مرز الهی بیخیال هستند. آنها در واقع انسان نیستند بلکه حیوانی بیش نبوده و حتی رابطۀ آنان با آحاد جامعه رابطهای حیوانی است نه انسانی و الهی.
سوالاتی که در این کتاب پاسخ داده میشود:
انواع غیرت کدام است؟
راه شناسایی غیرت چیست؟
منشأ افعال چیست؟
چرا بیزاری از منکر واجب است؟
آیا انسان به خاطر گناه دیگران مجازات میشود؟
چرا در بین عذاب شدگان قوم نوح اطفال وجود نداشتند؟
حد ناراحتی از فعل منکر چه میزان است؟
چرا خداوند بندهاش را به خاطر کار نکردن مواخذه میکند؟
کدام رضا به عمل منکر مؤاخذه دارد؟
سر مؤاخذه بر رضای به منکر چیست؟
آیا قصد گناه حریم شکنی است؟
چرا نهی از منکر عقلاً واجب است؟
نتیجۀ ترک نهی از منکر در جامعه چیست؟
آثار سوء ترک نهی از منکر چیست؟
آیا امر به معروف و نهی از منکر دخالت در اختیارات دیگران است؟
اسلام فردگرا است یا جامعه گرا؟
نقش خواص جامعه در ترویج فساد چیست؟
کدام سکوت جامعه را به فساد میکشد؟
ریشۀ ترک نهی از منکر خواص در جامعه چیست؟
کلید واژهها:
حب به خدا / غیرت / امر به معروف / نهی از منکر / نفس / قلب / لاابالیگری / دل منکوس / واجب کفایی / مراتب قلبی / مراتب لسانی / توبه / سخط خداوند / رضا به منکر / عمل جوارحی / عمل جوانحی / عذاب همگانی / نفرین / وزر / مواخذه / واجب و حرام / رضای باطنی / وجوب عقلی / اجماع / خشم مولا / استجابت دعا / عنایات الهی / جامعه گرایی /
عبارتی از متن کتاب:
گفتهاند که شما در باب امر به معروف و نهی از منکر میگویید اگر کسی از نظر درونی و قلبی رضای به منکر بدهد حرام است و لذا واجب است که متنفر باشد. این گفتۀ شما اگرچه قهراً از لوازم ایمان است، ولی آیا مجرد خشنودی قلبی به منکر باید باعث مؤاخذه شود؟ همین که انسان صرفاً در دلش نسبت به انجام منکر خوشحال شود آیا باید گناه محسوب شود و خدا بهخاطر خوشحالی بنده او را مؤاخده کند؟ این سخن منافات دارد با یک دسته از روایات که میگوید اگر عبد قصد گناه کند ولی آن را انجام ندهد بر او گناه نوشته نمیشود و مؤاخذه ندارد. بنابراین چطور میشود بنده اگر خودش قصد گناه کند با فعل نفسش مؤاخذه نداشته باشد اما اگر دیگری گناه کند و او راضی باشد مؤاخذه شود؟ به عبارت دیگر قصد گناه خودش مؤاخذه ندارد ولی انجام گناه توسط دیگری که همراه با خوشحالی او است مؤاخذه دارد؟
جواب این است که اینکه گفته میشود انسان نباید رضای به منکر داشته باشد منظور رضایت و خشنودی است که مُبرِز داشته باشد و خوشحالی خود را ظاهر کند؛ یعنی دیگری گناهی مرتکب شده و او خشنودی خود را از نظر ظاهر ابراز کند، نه اینکه صرف خشنودی درونی باشد.
فهرست کتاب
مقدّمه. 14
جلسۀاوّل: 21
پیشینۀ بحث. 22
اقسام غیرت. 22
غیرت در بُعد معنوی. 23
اوّلین غیرتمند عالم. 23
راه شناسایی غیرت. 24
آزادی حیوانی. 25
ریشۀ امر به معروف و نهی از منکر . 27
اثر غیرت بر قلب. 27
رضای قلبی به منکر، حرام است. 29
ادّعای جابر(ره) در زیارت امام حسین(ع). 30
سخن جابر با امام حسین(ع). 31
جلسۀ دوّم: 33
مروری بر مباحث گذشته. 33
حرمت رضای به منکر. 34
شراکت در عمل زشت. 35
یک عمل و دو گناه. 36
شرکای غایب جنگ جمل. 38
منشاء فعال، اراده است. 39
وجوب بیزاری از منکر. 39
الَیتَنی کُنتُ معکم. 41
کیفیّت ورود اهل بیت(ع) به کربلا. 42
جلسۀسوّم: 43
مروری بر مباحث گذشته. 43
مجازات بهخاطر گناه دیگران. 44
چرایی شمول عذاب در آحادّ جامعه. 44
دو گناه با یک عمل. 45
مجازات یک نسل به خاطر خشنودی از گناه پدرانشان. 46
عذاب امّت نوح(ع) بدون اطفال. 46
خوشحالی حرام. 47
سقف ناراحتی از فعل منکر. 48
حالت دورانی غیرت. 49
سوز دل مؤمن غیور. 51
ترک کربلا با سوز و گداز. 52
جلسۀ چهارم: 55
مروری بر مباحث گذشته. 55
عذاب الهی به خاطر رضایت به منکر. 56
چرا مؤاخذۀ بر کارِ نکرده؟. 57
کدام رضا به عمل منکر مؤاخذه دارد؟. 58
برداشت غلط از یک آیه. 58
توبه، یک امر درونی است. 59
سرّ مؤاخذه بر رضای به منکر. 60
مرز شکنی. 61
قصد گناه، حریم شکنی نیست. 62
دو گناه به خاطر یک عمل. 63
توهّم در فهم یک آیه. 64
حیوان نباش. 65
از قلّت، اهل حق وحشت نکن. 65
چرا آسمان خون نمی بارد؟!. 67
جلسۀپنجم: 69
وجوب امر به معروف و نهی از منکر. 69
وجوب عقلی نهی از منکر. 70
چرایی وجوب عقلی نهی از منکر. 71
دفع و رفع منکر. 72
رفع منکر هم دفع از منکر است. 72
تمام محرّمات مبغوضاند. 74
وجوب نقلی نهی از منکر. 74
نهی از منکر، واجب کفایی است. 75
نمونۀ آیات امر به معروف و نهی از منکر. 75
مراتب نهی از منکر در سخنان امامعلی(ع). 76
مقایسۀ این دو واجب با اعمال خیر. 77
نتیجۀ ترک نهی از منکر در جامعه. 79
وضعیّت خاندان امامحسین(ع) در مجلس یزید. 81
جلسۀششم: 83
مروری بر مباحث گذشته. 83
دو اثر مهمّ ترک نهی از منکر. 84
عدم استجابت اخیار جامعه. 85
سرّ عدم استجابت دعا. 86
توبیخ شدید تارک امر به معروف و نهی از منکر. 87
کسانی که دین ندارند. 88
جواب یک اشکال. 89
نهایت دین. 90
وجوب فوری امر به معروف و نهی از منکر. 91
رفع و دفع منکر. 92
حکم عقلی امر به معروف و نهی از منکر. 92
بهانۀ پدر در دل شب. 93
جلسۀهفتم: 95
مروری بر مباحث گذشته. 95
آثار سوء ترک نهی از منکر. 96
آثار امر به معروف و نهی از منکر. 97
آثار مثبت امر به معروف و نهی از منکر. 98
آیا امر به معروف و نهی از منکر، دخالت در اختیارات دیگران است؟ 100
فردگرایی یا جامعهگرایی؟. 100
مجوّز دخالت در امور دیگران. 101
اسلام، جامعهگراست. 102
اثر متقابل ابعاد مادّی و معنوی. 102
امر به معروف و نهی از منکر همراه با محبّت. 103
ترویج لااُبالیگری در طول تاریخ. 104
مقایسۀ برخورد مردم با خاندان امامحسین(ع) در شام و مدینه. 104
جلسۀهشتم: 107
مروری بر مباحث گذشته. 107
نقش خواصّ جامعه در ترویج فساد. 108
نگرش کفر، فردگراست. 109
در اسلام جناحبندی وجود ندارد. 109
تأیید جامعهنگری در قرآن. 111
نفی فردگرایی در قرآن. 112
حقّ نظارتی مؤمنین بر یکدیگر. 113
سکوتی که جامعه را به فساد میکشد. 115
ریشۀ ترک نهی از منکر خواص. 116
لعن الهی بر خواص بهخاطر ترک نهی از منکر. 118
سرچشمۀ انشقاق در جامعه. 119
نهیب ملک الموت. 120
جلسۀنهم: 123
مروری بر مباحث گذشته . 123
مسئولیّت سنگین خواص نسبتبه امر به معروف و نهی از منکر 124
بزرگترین گناه چهرههای موجّه جامعه. 124
نقش عالمنماها در انحراف جامعه. 125
ایستادگی تا پای جان. 126
وظیفۀ عامّه در مقابل زمامداران منحرف. 128
علت سکوت زمامداران در مقابل منکر. 128
ذکر توسّل. 129
جلسۀدهم: 131
مروری بر مباحث گذشته. 131
شراکت در عمل خیر و شر. 131
لعنت الهی بر دو گروه. 132
سوء استفاده دشمن از خواصّ بیتفاوت. 133
شراکت با عمل میلیونها نفر. 134
قوام احکام به امر به معروف و نهی از منکر است. 134
چگونگی محافظت از خاندان. 134
نباید مبغوض خدا محقق شود. 136
اعلان جنگ با خدا. 137
ذکر توسل؛ شهادت امامرضا(ع). 138
جلسۀیازدهم: 141
مروری بر مباحث گذشته. 141
مراتب امر به معروف و نهی از منکر. 142
حکم و موضوع. 142
فرق وجوب امر به معروف و نهی از منکر با سایر واجبات. 143
موضوعیّت یا طریقیّت امر به معروف و نهی از منکر. 143
شرط تأثیر. 144
شیوه های امر به معروف و نهی از منکر. 145
ترتیب مراتب امر به معروف و نهی از منکر. 146
مراتب امر به معروف و نهی از منکر باید از اَخَف شروع شود. 147
در احتمال تأثیر امر به معروف و نهی از منکر بیّنه حجّت نیست. 148
جلسۀدوازدهم: 151
مروری بر مباحث گذشته. 151
روش دفع و جذب در امر به معروف و نهی از منکر. 152
مؤاخذۀ خوبان بهخاطر بدان. 153
نهی از منکر با غیر زبان. 154
حکم شرعی برخورد خوش با اهل منکر. 154
هم جذب و هم دفع. 156
بیتفاوتی به احکام دین به بهانۀ جذب خلافکار. 157
تفکّر جذب اهل منکر به عنوان ابزار شهوانی. 158
همۀ مراتب امر به معروف و نهی از منکر لازم است. 158
تولّد ختم رسل(ص) و رئیس مذهب(ع) . 159
جلسۀسیزدهم: 161
مروری بر مباحث گذشته. 161
روشهای خنثی کردن امر به معروف و نهی از منکر. 162
منکر وجوب امر به معروف و نهی از منکر مرتد است. 162
فلسفۀ امر به معروف و نهی از منکر. 163
گسترش منکرات به بهانۀ جذب عامل منکر . 164
هدف از استفادۀ ابزاری از این دو واجب الهی. 165
آرایش منکر. 166
سوءاستفاده از تعبیر «متحجّر». 167
منکر در لعاب دین. 168
چه کسانی میتوانند منکر را در جامعه زیبا جلوه دهند؟. 170
جلسۀچهاردهم: 173
مروری بر مباحث گذشته. 173
روشهای جلوه دادن معروف به منکر و منکر به معروف. 174
روش علمی. 174
ثواب یکسان عامل و آمر به معروف. 175
وزر یکسان آمر و عامل منکر. 177
روش عملی. 178
روش الگویی امر به معروف و نهی از منکر. 178
بدعت، روش لعاب دین دادن به منکر. 179
حضرت استاد(ره) | 182
دربارۀ مؤسّسه مصابیح الهدی | 189
فهرست آیات | 191
فهرست روایات | 195
نمایه | 211
کتابنامه | 215
مقدمه کتاب
مقدّمه
حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) بعد از بحث مبسوطی که پیرامون حبّ به خدا ارائه دادند، بحث کوتاهی در مورد غیرت در محبت مطرح کردند. سپس به موضوع امر به معروف و نهی از منکر که با این دو بحث ارتباط دارد، پرداختند. ایشان میفرمایند: مبنای امر به معروف و نهی از منکر، از نظر ریشۀ اخلاقی و نفسانی، غیرت دینی است؛ به این ترتیب که حالت نفسانی غیرت روی قلب اثر میگذارد؛ پس اگر انسان آلودۀ به معصیتی شود یا واجبی از او ترک شود، موجب سوز دل او میشود و وقتی لاابالیگری در جامعه رواج یابد و جامعه به سمت فساد رو آورد، قلباً متأثّر میشود؛ زیرا اگرچه غیرت از حالات نفس است، ولی بازده روی قلب دارد. در مقابل اگر جامعه رو به صلاح برود، قلباً خوشحال میشود. اما آنهایی که بر طبق روایات نسبتبه صلاح و فساد جامعه بیتفاوتند، دل آنها منکوس و مسخ شده است. چنین کسانی نسبتبه حدّ و مرز الهی بیخیال هستند. آنها در واقع انسان نیستند؛ بلکه حیوانی بیش نبوده و حتّی رابطۀ آنان با آحاد جامعه، رابطهای حیوانی است نه انسانی و الهی.
نکتۀ اساسی در این مبحث، این است که این بحث با امر به معروف و نهی از منکر از نظر فقهی متفاوت است. امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه فقهی یک واجب کفایی است که دارای مراتب قلبی، لسانی و یدی است، اما این مبحث اصلاً ارتباطی به امر به معروف و نهی از منکر به معنای فقهی آن ندارد؛ بلکه بحث در مورد یک سنخ واجبات و محرّمات درونی یا جوانحی است؛ مانند توبه که از واجبات درونی است و به معنای پشیمانی از گناه است، همچنین واجب فوری هم هست.
امر به معروف و نهی از منکرِ مورد بحث نیز مانند توبه از واجبات درونی است که عبارت از حالت نفسانی است که روی قلب و دل انسان اثر میگذارد و موجب میشود آنچه مورد سخط خداوند و مبغوض اوست، مبغوض انسان هم قرار بگیرد و آن را مکروه بدارد و نسبتبه آنچه مورد حبّ خداوند است، راضی و خشنود شود؛ بنا بر این تعریف برای امر به معروف و نهی از منکر جدای از بحث فقهی یک عنوان دیگری وجود دارد که عبارت است از حرمت رضا به منکر؛ به این معنا که حرام است انسان خشنود باشد و رضا بدهد به ترک معروف و عملی که مورد امر الهی است و همچنین عکس آن؛ به عبارت دیگر، واجب است انسان عمل منکر را مکروه بدارد. از طرف دیگر، ترک واجب که عبارت است از معروف را هم مکروه بدارد.
آنچه در این مجلّد مورد بحث قرار گرفته است
شراکت در عمل منکر: در بررسی روایات این نتیجه حاصل میشود که این عمل جوانحی با عمل جوارحی همسو قرار داده شده است؛ یعنی خوشحالی انسان از معصیت دیگری، مثل نفسِ معصیت او است؛ لذا اگر کسی گناهی مرتکب شود و از گناه خود خشنود باشد، مثل این است که دو گناه مرتکب شده است: یک گناه مربوط به عمل بیرونی او است و گناه دوم، مربوط به رضایت درونی از معصیت است.
مجازات بهخاطر گناه دیگران
در روایات مطلبی مطرح کردهاند که در حقیقت پاسخ به یک ابهام در مورد عذاب همگانی خداوند است، ابهام این است که چرا عذاب الهی شامل همۀ افراد جامعه، چه گناهکار و چه بیگناه میشود؟ در آیات بسیاری به انبیا(ع) و قوم آنها که گرفتار عذاب الهی شده و خشک و تر را با هم سوزانده است اشاره شده است؛ از جمله میتوان از حضرت نوح(ع) نام برد که علیرغم تلاشهای بسیار، موفّق به هدایت قوم خود نشد و بالاخره آنان را نفرین کرد. هنگام عذاب تنها عدۀ معدودی از ایمان آورندگان به حضرت نوح(ع) باقی ماندند و بقیه غرق شدند. سؤال این است که چرا عذاب الهی شامل همه شده است؟ در مباحث روایی و معرفتی، دلیل عذاب همگانی، رضای آن قوم به منکر اعلام شده است؛ یعنی اگرچه خودشان مرتکب منکری نشده بودند، اما خشنودی نسبتبه منکر داشتند. بعضی عذاب بهخاطر گناه دیگری را منافات با آیۀ <وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی> قلمداد کردهاند، اما باید بررسی کرد که «وِزْرَ اُخْرَی» چیست؟ اشکال در این است که بعضی «وزر» را نفس حرکت بیرونی در نظر میگیرند و مبدأ این حرکت بیرونی که یک حرکت درونی است را کنار میگذارند، در حالی که اساس و ریشۀ کار همان حرکت درونی است؛ لذا هیچ وقت وزر و وبال عمل کسی را به نام دیگری ثبت نمیکنند. این، یک مغالطه است. آنچه برای او ثبت میکنند، وزر خودش است که عبارت است از خشنودی نسبتبه عمل منکر.
دلیل مؤاخذۀ بر کارِ نکرده
اشکالی مطرح میشود مبنی بر اینکه طبق روایات نیّت گناه، گناه محسوب نمیشود و انسان به صرف قصد گناه مؤاخذه نمیشود؛ پس چگونه است که بهخاطر خشنودی از گناه دیگران مؤاخذه میشود؟ در حقیقت سخن ایشان این است که امور قلبیّه مؤاخذه ندارد، مگر اینکه به بیرون تراوش کند. در جواب ایشان باید گفت که اوّلاً این سخن بر خلاف موازین علمی است. برای مثال میتوان از توبه نام برد که معنایش همان پشیمانی درونی از گناه و تصمیم به عدم بازگشت به گناه است. توبه در عین حال که یک امر درونی است، اما انجام آن واجب و ترک آن حرام است؛ بنابراین امر درونی و رضای باطنی به فعل دیگری، مُتَعَلَّق امر و نهی الهی قرار میگیرد. امّا سرّ اینکه اگر انسان خود قصد معصیت کند گناه محسوب نمیشود، ولی اگر راضی به معصیت دیگری باشد برای او معصیت نوشته میشود، این است که آنچه در امر به معروف و نهی از منکر مهم است، این است که احکام الهی و حد و مرز الهی شکسته نشود. ارتکاب محرّمات معنایش شکستن حریم الهی است و امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ حریم الهی وضع شده است. آنانی که به مؤاخذۀ کسانی که راضی به عمل منکر دیگری هستند، اشکال گرفتهاند نتوانستهاند، بین دو مطلب تفاوت قائل شوند؛ کسی که قصد گناه کرده؛ ولی مرتکب آن نشده است حریمشکنی و مرزشکنی نکرده است؛ بلکه مرتکب یک خباثت درونی و یک غفلت شده است. اما رضایت درونی به انجام منکر دیگری؛ یعنی رضایت به حریم شکنی الهی است و بین این دو مطلب تفاوت فراوانی است.
وجوب عقلی امر به معروف و نهی از منکر
وجوب امر به معروف و نهی از منکر از نظر شرعی امری پذیرفته شده از جانب همۀ علماست، اما بعضی بزرگان به وجوب عقلی این فریضه معتقد هستند؛ به این معنا که اگر هیچ دلیلی نه از کتاب و نه از سنّت و نه از اجماع مبنی بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر نداشتیم، عقل حکم به وجوب نهی از منکر یا امر به معروف میکرد. دلیل این امر خیلی روشن است؛ اگر عبد بداند تحقّق یک امری در خارج موجب خشم مولا میشود، عقل او حکم میکند که از تحقّق آن ممانعت کند.
آثار امر به معروف و نهی از منکر
ترک امر به معروف و نهی از منکر باعث میشود افراد فاسد و لااُبالی زمام امور جامعه را بهدست بگیرند. البتّه الزاماً نام و نشانۀ لاابالی گری را همراه ندارند؛ بلکه چه بسا در لباس صلاح و خیرخواهی جامعه را به فساد بکشند. همچنین باعث میشود که دعاها مستجاب نشود. حتّی طبق روایات، دعای خوبان جامعه هم مستجاب نمیشود. از طرفی، موجب محرومیّت جامعه از برکتهای الهی میگردد. منظور از برکت، بهرهگیری از عنایات الهی است که با خوشی همراه باشد.
از طرفی آثار حُسنی بر انجام امر به معروف و نهی از منکر مترتّب است؛ از جمله اینکه سایر واجبات در گرو این دو واجب است و با عمل به این دو واجب برپا میشود؛ باعث تأمین امنیّت راهها و جادّهها میشود؛ موجب مشروعیّت درآمدها میشود و جلوی مال مردمخوری را میگیرد؛ موجب میشود حق به حقدار برسد، باعث آبادانی زمین میشود و امور جامعه سامان پیدا میکند.
امر به معروف و نهی از منکر، دخالت در امور دیگران نیست
مجوّز امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ آیا انجام این دو واجب دخالت در حیطۀ اختیارات دیگران است؟ آیا یک زورگویی حساب میشود؟ در جواب باید گفت: نظام ارزشی اسلام بر پایۀ جامعه گرایی است. خداوند به عنوان خالق و مالک انسان به او دستور داده که مملوک او تحت نظر گرفته شود؛ مانند پدری که دیگری را مأمور میکند که بر رفتار کودک او نظارت داشته باشد تا آسیبی به خود وارد نکند.
سرفصلهایی که به آن اشاره شد و موضوعات دیگری همچون نقش خواصّ جامعه در ترویج فساد، وظیفۀ عامه، در مقابل زمامداران، سوءاستفادۀ دشمن از خواصّ بیتفاوت، مراتب امر به معروف و نهی از منکر، روش دفع و جذب در امر به معروف و نهی از منکر و … در این مجلّد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و حضرت استاد(ره) همۀ موضوعات فوق را مستدل و علمی و با ارائۀ شواهدی از آیات و روایات تقدیم علاقهمندان به معارف دین نموده است.