هجرت و مجاهدت
مجموعه: سلوک عاشورایی
منزل: سوم
نام: هجرت و مجاهدت (ویراست 2)
سال طرح مباحث: 1382
120,000 تومان
دسترسی: موجود در انبار
مشخصات
وزن | 280 گرم |
---|---|
ابعاد | 210 × 140 × 8 میلیمتر |
نوع جلد | |
قطع | |
شابک | 978-600-92063-8-4 |
تعداد صفحات | 240 |
آدرس فیپا | |
چاپ اول | 1388 |
نوبت چاپ | 3 |
ناشر |
توضیحات
آنچه باید قبل از خواندن این کتاب بدانیم:
بعضی از مباحث مهم دینی با همۀ اهمیّت و لزومی که دارند، کمتر مورد توجه عوام و حتی خواص جامعه قرار میگیرند. تصوّرهایی که از مفهوم هجرت و جهاد در ذهنها نقش بسته با حقیقت آنها در معارف دینی فاصلۀ زیادی دارند. محدود کردن این مفاهیم در چند مصداق خاص یکی از دلایل مهم به انزوا رفتن آنهاست.
برای بیان نمونهای از این به انزوا رفتنها باید گفت که در مفهوم جهاد، همیشه پر رنگ بودن جهاد اصغر، باعث بیتوجهی نسبتبه جهاد اکبر است. همچنین در مفهوم هجرت، حرکت ظاهری از مبدأ به مقصد آنقدر که به چشمها میآید، حرکت باطنی انسان به سوی اللهتعالی و لوازم آن فراموش میشود.
این کتاب کمک خواهد کرد نگاه تازهای به این مفاهیم مهم دینی داشته باشیم.
سوالاتی که در این کتاب پاسخ خواهد یافت:
لوازم وجودی ایمان چیست؟
چگونه باید هجرت درونی داشته باشیم؟
اهمیّت هجرت بیرونی چیست؟
بهانۀ آدمی برای ترک هجرت چیست؟
غرض اصلی انبیا و اولیا (علیهمالسّلام) از هجرت چیست؟
بین مسلمان حقیقی و شناسنامهای چه تفاوتی وجود دارد؟
برای هجرت حقیقی چه نشانههایی وجود دارد؟
جهاد چه نسبتی با هجرت دارد؟
آیا در جهاد اکبر هم شهادت داریم؟
جهاد اکبر چه خصوصیاتی دارد؟
غنایم جهاد اکبر چیست؟
کلیدواژهها:
ایمان / هجرت / مجاهدت / اعتقاد / هجرت صغری / هجرت کبری / ایمان عاریهای / تَعَرُّب / استضعاف / حرمت ارتجاعی / تبلیغ / شعور دینی / قاعدین / مجاهدین / انقطاع / دینداری / بذل مال و جان / شقاوت / هجرت عام / هجرت خاص / جهاد اکبر / شهادت / ریاضت / جهاد نفس / رضوان الهی / فوز اکبر
چند جمله از متن کتاب:
«لَا یَقَعُ اسْمُ الْهِجْرَهِ عَلَی أَحَدٍ إِلَّا بِمعرفهِ الْحُجَّهِ فِی الْأَرْض». نام «مهاجر» بر کسی نهاده نمیشود، مگر اینکه حجّت الهی روی زمین را بشناسد. در اینجا حضرت بین «هجرت» و «امامت» رابطه برقرار کردهاند. «فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِر»؛ یعنی هرکس آن حجّت الهی را شناسایی کرد و از نظر درونی به او اعتراف کرد و او را قبول کرد، او مهاجر است. این هجرت بیرونی نیست؛ بلکه هجرتِ درونی و اعتقادی است. هجرت از گمراهی به هدایت و از باطل بهسوی حق و حقشناسی است. چنین کسی مهاجر است.