ماه مبارک رمضان، ماه بازگو کردن کلام رب؛ یعنی تلاوت قرآن و ماه سخن گفتن عبد با رب؛ یعنی دعاست. دعا را هم تقسیم بندی کردیم: دعای مأثور و غیر مأثور که دارای آداب و شرایطی است. بحث دعای غیر مأثور تمام شد و وارد بحث مأثور شدیم. فقط مقدمۀ کوچکی برایش مطرح میشود که قبلاً فرصت نداشتیم این بحث را ادامه بدهیم؛ لذا جلسۀ گذشته عرض کردم که چون فرصتی برای ادامۀ بحث نیست، آن چیزی را که در بحث ماه مبارک رمضان هدف گیری کرده بودیم، تقدیر الهی غیر از این را برای ما رقم زد. عرض کردم که بحثم راجعبه دعایی است که در دعای چهل و چهارم صحیفۀ سجادیه از امامزینالعابدین است. هنگام دخول ماه مبارک رمضان، حضرت این دعا را داشتند. من میخواستم آن دعا را مطرح و بحث کنم که فرصت نشد. لااقل این جلسه که به حسب ظاهر، شب آخر ماه مبارک رمضان است، دعای وداع امام زین العابدین(سلام الله علیه) را مطرح میکنم. چون در صحیفه از نظر رقم پشت سر هم دو دعا دارد: یکی دعای دخول در ماه مبارک رمضان، یکی هم وداع ماه. آنگاه که ماه رمضان تمام میشد و روز آخر ماه مبارک رمضان بود، اینطور نقل شده که ایشان این طور دعا میکردند.
قبل از اینکه وارد این بحث بشوم، تذکری را عرض بکنم. البته نمیخواهم دعا را بگویم. من نمیخواهم دعای صحیفه را وارد بشوم. چندین جلسه باید بحث بشود. فقط میخواهم جملاتی را که زینالعابدین(سلام الله علیه) به تعبیر من به عنوان خداحافظی با ماه مبارک رمضان میفرمایند، مطرح کنم. شاید حدود بیست تعبیر در این دعا هست که حضرت میگوید ماه رمضان خداحافظ! آقایان جای خودش بحثی دارند که زمان در مسائل کلامی مطرح است. میگوییم: زمان انتزاع از حرکت میشود. زمان یک امر انتزاعِ از حرکت است؛ چون حضرت خطاب میکند، میخواهم بگویم. از حرکت، انتزاع زمان میشود و اهلش تعبیر میکنند که حرکت، راسم زمان است. ترسیم کننده زمان است. قطعهای از حرکت که از آن یک زمان خاص انتزاع میشود، از نظر بحث هایی که ما کردیم قداست دارد. مثلاً فرض بفرمایید از نظر روزها، شبها، تا به ماهها میرسد. از قطعهای از حرکت که راسم زمان خاصی است میگوییم که زمان خاص دارای قداست است؛ یعنی زمانی را ترسیم کرد که آن زمان دارای قداست است. کسانی نگویند که زمان امر انتزاعی است. قطعهای از حرکت که راسم زمان خاصّی است، قداست پیدا میکند و دارای آثاری میشود. همۀ مسائلی که در باب زمانهایی که مطرح کردیم، هست که در بین ماهها، ماه مبارک رمضان؛ یعنی قطعهای از زمان، دارای قداست است. امام زینالعابدین(سلام الله علیه) این مطلب را به نحوی در خطابشان به این قطعۀ مقدسِ از زمان که برگرفته شدۀ از حرکت است، متمثّل میکنند.
اما مسئلهای را عرض کنم که در محاورات عربی به اصطلاح لغات عربی اینطور است که چه بسا در آداب شرعی ما هم این است که هم هنگام ورود برشخص سلام میکردند و هم هنگام خروج و وداع؛ یعنی دو نفر که به هم میرسیدند، سلام میکردند. بعد که میخواستند از هم جدا شوند، باز هم سلام میکردند. ولی در محاورات ما هنگام برخورد سلام هست. هنگامی که میخواهیم جدا بشویم، میگوییم: خداحافظ. آنها به جای خداحافظ، میگویند: السّلام علیک؛ همان چیزی که هنگام ورود میگویند. من فقط جملاتی را که حضرت تحت عنوان خداحافظی با ماه مبارک رمضان در این دعا دارند مطرح میکنم. در این دعا ایشان مطالب مفصّلی دارند تا به اینجا میرسد :«فَنَحْنُ قَائِلُونَ»؛ تعبیری که میگویند که ما این را خطاب به ماه مبارک رمضان میگوییم قطعهای مقدّس از زمان است. «السَّلَامُ عَلَیکَ یا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ، وَ یا عِیدَ اوّلیائِهِ»؛ این السلام علیک؛ یعنی خداحافظ. خداحافظ ای ماه بزرگ خدا و عید اولیای خدا! «السَّلَامُ عَلَیکَ یا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ یا خَیرَ شَهْرٍ فِی الْأَیامِ وَ السَّاعَاتِ»؛ خداحافظ ای بزرگترین همراه از زمان ها و اوقات و بهترین ماه ها در ایام و ساعات! «السَّلَامُ عَلَیکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ»؛ خداحافظ ای ماهی که آرزوهایی نیک منتشر شد! واقعاً هم همین بود.
«السَّلَامُ عَلَیکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً»؛ خداحافظ ای همراه با من که ارزشت بالا بود و الان که میروی، خیلی من را به درد گرفتار گرداندی! فراق تو خیلی دردناک است! «وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ»؛ فراق تو خیلی دردناک است! «السَّلَامُ عَلَیکَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ»؛ خداحافظ ای مونس من که وقتی آمدی، من را خوشحال کردی! «وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَّ»؛ و حالا که داری میروی، مرا به وحشت میاندازی! آن موقع خوشحال شدم، ولی الان ناراحتم! «السَّلَامُ عَلَیکَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ، وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ»؛ خداحافظ ای همراهی که با من که بودی، دل من رقیق شده بود! دلم از آن سختی بیرون آمده بود و لطیف شدم و سراغ خدا رفتم! «و قلت فیه الذنوب»؛ تو وقتی آمدی، گناهانم کم شد! «السَّلَامُ عَلَیکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ»؛ خداحافظ بر یاوری که مرا بر شیطان کمک کرد که غلبه کنم! ای همراهی که راه های نیکی را بر من آسان کردی! «السَّلَامُ عَلَیکَ مَا أَکْثَرَ عُتَقَأ اللَّهِ فِیکَ، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَکَ بِکَ!»؛ خداحافظ ای ماهی که آزادشدههایی از آتش جهنم در تو زیاد شد! در روایات داشتیم که هرشب هنگام افطار خداوند هزار هزار کس را از آتش جهنم نجات میداد. در شبهای جمعه هر یک ساعت، چنین میشد. شبِ آخر ماه رمضان به مقدار آنچه در رمضان نجات داده است، نجات میدهد . ای خدا میشود ما هم امشب یکی از آنها باشیم! سعادتمند شد کسی که حریم و احترام تو را رعایت کرد.
«السَّلَامُ عَلَیکَ مَا کَانَ أَمْحَاکَ لِلذُّنُوبِ، وَ أَسْتَرَکَ لِأَنْوَاعِ الْعُیوبِ!»؛ خداحافظ ای ماهی که گناهان را پاک و محو کردی و آن عیوب را هر گونه بود پوشاندی. «السَّلَامُ عَلَیکَ مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ، وَ أَهْیبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ». تمام اینها گویای این مسئله است که از چه گوهر گرانبهایی در مقطع زمانی خارج میشوید. در چه مقطع زمانی بودید؟ شما بهترین فرصت ها را برای دین و دنیا داشتید. خوشا به حال کسانی که استفاده کردند. خوشا به حال کسانی که قدر این زمان را دانستند. این ماه رمضان را قدر دانستند و توانستند گرههایشان را باز کنند. فقط یک جمله میخواهم به خدا بگویم. خدایا اگر کوتاه آمدیم، تو به این کوتاهیها ما را نگیر! بیا به آنهایی که محبت کردی لطف کردی، مرحمت کردی بگیر! طوری نشود از سر سفره، استفاده نکرده بلند شویم. این مهمانی که تو برای ما مهیا کرده بودی، بیا ما را مثل بقیه پذیرایی بکن. زینالعابدین(سلام الله علیه) جملات عجیبی دارد که دلالت بر عظمت این ماه میکند.
روایتی از امامصادق (سلام الله علیه) بود: «مَنْ لَمْ یغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یشْهَدَ عَرَفَهَ»[1]؛ اگر کسی در ماه رمضان مورد غفران خدا قرار نگیرد، دیگر بعید است مورد غفران قرار بگیرد. به حسب ظاهر چند ساعت بیشتر برای ما باقی نمانده است. بیایید استفاده کنیم. خودِ من امشب فکر میکردم که مگر میشود دست خالی ما را برگردانی؟ میشود کسی را دعوت کنی، سر سفره بنشانی، بعد به او غذا ندهی؟ حاشا به کرمت یا الله!
ذکر توسّل؛ شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
سراغ توسّلم بروم. آنجایی برویم که ائمه وقتی گرفتاربودند میرفتند. چند جمله بیشتر نمیتوانم بگویم. حضرتزهرا(سلام الله علیها) به امامعلی(سلام الله علیه) وصیت کرد که من را شب غسل بدهد. شب کفن کن. شب دفن کن. به اسما وصیت کرد: تو هم علی را کمک کن. اسما آب میریخت و امامعلی(سلام الله علیه) بدن حضرتزهرا(سلام الله علیها) را از زیر پیراهن غسل میداد. غسل تمام شد. چطور غسل داد، خدا میداند. من نمیگویم در بین غسل به چه چیزهایی برخورد کرد که در بدن حضرتزهرا(سلام الله علیها) بود و حضرتزهرا(سلام الله علیها) به او نگفته بود. روایت را از امامعلی(سلام الله علیه) نقل میکنم. میگوید: «فَلَما حَمَمت ان عقُدَ الرِداع»؛ وقتی خواستم بند کفن حضرتزهرا(سلام الله علیها) را ببندم، «نادیتُ یا زینب ، یا امّ کلثوم ، یا فضّه ، یا حسن ، یا حسین هلموا تَزَوَّدوا من امِّکم»؛ بچّه های حضرتزهرا(سلام الله علیها) را صدا زدم. گفتم: بیایید از مادر توشه برگیرید، «و هذا الفراق و القأ فی الجنّه»؛ دیگر شما مادر را نمیبینید مگر در بهشت. بچّه ها آمدند. حسنین خودشان را روی بدن مادر انداختند. قسم میخورد و میگوید: وقتی خودشان را روی بدن مادر انداختند، حضرتزهرا(سلام الله علیها) دست از کفن بیرون آورد. یک دست گردن حسن انداخت یک دست گردن حسین چنان ناله زد که منادی ندا کرد: علی! اینها را بردار. ملائکۀ آسمانها به گریه افتادند.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد»
[1]. الکافی، ج4، ص66- وسائلالشیعه، ج 10، ص305