آثار محبّت امام علی(ع) در کلام پیامبر(ص)

حبّ امام علی(علیه السلام) مصلح جمیع ابعاد وجودی است

در جلسۀ گذشته بحث قیامت به پایان رسید. ان‌شاءالله در جلسۀ بعد مواقف قیامت را مورد بررسی قرار می‌دهیم. در این جلسه در ذیل اهوال قیامت، تذکّری را مطرح می‌کنم.

در گذشته گفتیم که شداید، ناراحتی‌ها و همچنین راحتی‌ها و آرامش‌ها در قیامت رابطۀ مستقیم با عملکرد ابعاد وجودی انسان در دنیا، اعمّ از بُعد عقلانی که اصول اعتقادی می‌گوییم، قلبی، بُعد نفسانی که فضایل و رذایل اخلاقی و از طرفی اعضا و جوارحی دارد. در بین ابعاد وجودی انسان، همان‌طور که قبلاً گفته‌ام، آنچه کارکِردش اقوی است و بُردِ بیشتری دارد، بُعد قلبی است. آیۀ شریفۀ «وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ، یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُون، إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»؛[*] ناظر به همین موضوع است.توجّه شود که قلب غیر از عقل است و عملکرد عقل غیر از کارکِرد قلب است. عقل نظری کارش تفکّر و ادراک کلیّات است؛ مثلاً فرض کنید از معلول، پِی به علّت می‌برد، از دود پی به وجود آتش می‌برد، دود را که می‌بیند، فکر می‌کند و عقل به او می‌گوید: باید آتشی وجود داشته باشد. این ادراک ربطی به قلب و دل ندارد. دستگاه با عظمت خلقت مثل همان دود است و این عقل است که می‌گوید: این معلول، علّتی دارد که این بساط را برپا کرده است. امّا قلب کار دیگری دارد.قلب، مخزن محبّت است و روح انسان را پیوند می‌زند به آنچه مورد محبّت است، در حالی که در کارکِرد عقل، هیچ پیوندی ایجاد نمی‌شود. در آنجا که دود را می‌بیند و پی به آتش می‌برد، روح نه پیوندی با دود پیدا می‌کند و نه با آتش. پس کار این دو با هم تفاوت دارد.

تفاوت کارکرد عقل و قلب

 کار عقل در امور اعتقادی وقتی قداست پیدا می‌کند که روی قلب اثر بگذارد. اگر اثری بر قلب نداشت، هیچ قداستی ندارد. در باب تفکّر قبلاً بحث مستقلی داشتم.[1] تفکّر در امور اعتقادی که در کنارش دل‌بستگی نباشد و موجب تقویت بُعد ایمانی نشود ارزش ندارد. تفکّری مفید و با ارزش است که روی دل اثر بگذارد، این، تفکّر قداست دارد؛ زیرا روی قلب بازده دارد.

غرض اینکه از نظر عملکرد ابعاد وجودی عقل، قلب، نفس و اعضا و جوارح، آنچه در قیامت نقش اساسی دارد، قلب است؛ لذا آیۀ شریفه هم قلب سلیم را مایۀ نجات در قیامت می‌داند. این را به عنوان مقدّمه مطرح کردم برای اینکه مطلب مورد نظر خودم را عرض کنم.

کارکِرد قلب، بر محور محبّت است

در خصوص کارکِرد قلب در قیامت، هستۀ مرکزی و ثقل روایات بر محور محبّت خاصّی متمرکز است امّا این محبت، محبّت خدا نیست. در حقیقت، ثقل روایات بر محور محبّت خدا نیست. روایات در این باب یکی، دوتا، ده تا، بیست‌تا نیست و بیش از این‌هاست. بخشی از این روایات را به ‌مناسبت در جلسات گذشته خوانده‌ام. ثقل این روایات متمرکز بر محبّت امام علی(علیه السلام) و اهل بیت(علیهم السلام)  است. دقّت شود که گام به گام پیش رفتم. اوّل؛ قیامت بر محور آثار عملکرد ابعاد وجودی انسان است. دوّم؛ ابعاد وجود انسان عبارت است از عقل، قلب، نفس و اعضا و جوارح. سوم؛ در بین این ابعاد، بُعد قلبی نقش اساسی‌تر‌ی نسبت‌به ابعاد دیگر دارد. اوست که سرنوشت‌ساز است. چهارم؛ قلب، مخزن محبّت و دلبستگی است. پنجم؛ محور محبّت، حبّ‌به امام‌علی(علیه السلام) و اهل بیت(علیهم السلام)  است.

محور محبّت حبّ‌به امام‌علی(علیه السلام) و اهل بیت است

«عَنِ النَّبِیِّ(صل الله علیه و آله و سلم) أَنَّهُ قَالَ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ‌ أَلَا وَ مَنْ‌ أَحَبَ‌ عَلِیّاً(علیه السلام) فَقَدْ أَحَبَّنِی‌ وَ مَنْ أَحَبَّنِی فَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِیَ عَنْهُ کَافَأَهُ الْجَنَّهَ»؛ پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) در یک حدیث مفصّل فرمود: اگر کسی امام‌علی(علیه السلام) را دوست بدارد، مرا هم دوست دارد، و کسی که مرا دوست داشته باشد، خدا از او خشنود است، و کسی که خدا از او راضی باشد، در عوض به او، بهشت را می‌دهد.

توجّه کنید «قَد» در «فقد احبّنی» به معنی تأکید است؛ یعنی بدون برو و برگرد و قطعی است که دوست داشتن من با دوست داشتن امام‌علی(علیه السلام) جداشدنی نیستند و نتیجه‌اش خشنودی خدا و بهشت است. موضوع خیلی روشن و دو دوتا چهارتا است. حضرت نخست یک کبرای کلی می‌فرمایند. بعد، ثقل را بر محبّت امام‌علی(علیه السلام) متمرکز می‌کند. درست است که می‌فرماید هر کسی مرا دوست داشته باشد، خدا از او راضی است؛ ولی نخست حبّ امام‌علی(علیه السلام) را مطرح می‌کند. سپس حبّ خودش را، «أَلَا وَ مَنْ‌ أَحَبَ‌ عَلِیّاً(علیه السلام) فَقَدْ أَحَبَّنِی»، مسئله چیست؟

آثار محبّت امام علی(علیه السلام) در کلام پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم)

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) لَا یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّى یَشْرَبَ مِنَ الْکَوْثَرِ وَ یَأْکُلَ مِنْ طُوبَى وَ یَرَى مَکَانَهُ فِی الْجَنَّهِ»؛ هان! آگاه باشید اگر کسی علی(علیه السلام) را دوست بدارد از دنیا بیرون نمی‌رود مگر اینکه از کوثر می‌آشامد و از طوبی می‌خورد و جایگاه خود را در بهشت می‌بیند.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّا ً(علیه السلام) فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّهِ الثَّمَانِیَهُ یَدْخُلُهَا مِنْ أَیِّ بَابٍ شَاءَ بِغَیْرِ حِسَاب»؛ هان! آگاه باشید کسی که امام‌علی(علیه السلام) را دوست بدارد، درب‌های هشت‌گانۀ بهشت به روی او باز شده و از هر دری بخواهد وارد می‌شود.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) أَعْطَاهُ اللَّهُ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ وَ حَاسَبَهُ حِسَابَ الْأَنْبِیَاءِ»؛ آگاه باشید! هر کس علی(علیه السلام) را دوست بدارد خداوند نامه اعمالش را به دست راستش می‌دهد و حساب او حساب انبیا(علیهم السلام)  است. همان که در آیات داشتیم.

 «أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً هَوَّنَ اللَّهُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ جَعَلَ قَبْرَهُ رَوْضَهً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّهِ»؛ کسی که علی(علیه السلام) را دوست دارد، خداوند آسان می‌کند بر او آن سختی‌های مرگ را، و قبرش را باغی از باغ‌های بهشت قرار می‌دهد.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) أَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ عِرْقٍ فِی بَدَنِهِ حَوْرَاءَ وَ شُفِّعَ فِی ثَمَانِینَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ»؛ آگاه باشید! کسی که علی(علیه السلام) را دوست بدارد، خداوند به هر رگی که در بدن اوست حوریۀ بهشتی عنایت می‌کند که می‌تواند هشتاد نفر از خاندانش را شفاعت کند؛

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) بَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَکَ الْمَوْتِ کَمَا یَبْعَثُ إِلَى الْأَنْبِیَاءِ وَ دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ هَوْلَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ وَ بَیَّضَ وَجْهَهُ وَ کَانَ مَعَ حَمْزَهَ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ»؛ هان آگاه باشید! اگر کسی علی(علیه السلام) را دوست بدارد خداوند به سوی او فرشتۀ مرگ را مبعوث می‌کند؛ همان‌گونه که او را به سوی پیامبرانش می‌فرستد و هول و ناراحتی و اضطراب ناشی از مواجهه با دو فرشتۀ برزخ را از او دفع می‌کند و خداچهرۀ او را سپید می‌کند، او روسپید است و با حمزه سید الشّهدا(علیه السلام) خواهد بود.  

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ وَجْهُهُ کَالْقَمَرِ لَیْلَهَ الْبَدْرِ»؛ کسی که علی(علیه السلام) را دوست بدارد، در روز قیامت با چهره‌ای مثل ماه شب چهارده وارد می‌شود.

 «أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) وُضِعَ عَلَى رَأْسِهِ تَاجُ الْمُلْکِ وَ أُلْبِسَ حُلَّهَ الْکَرَامَهِ»؛[2] اینها کیفیّات ورود شخص در قیامت است. پوشش آنچه بر سر دارد مایل افتخارات و مباهات است.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) جَازَ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ»؛ کسی که علی(علیه السلام) را دوست بدارد، سریع از صراط عبور می‌کند؛ مثل برق جهنده.

«أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً(علیه السلام) کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَهً مِنَ النَّارِ وَ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ وَ أَمَاناً مِنَ الْعَذَابِ».[3]

در این روایت محور را محبّت امام علی(علیه السلام) قرار داده است، حتی پیغمبراکرم(صل الله علیه و آله و سلم) هم از نظر عباراتِ روایات، حبّ خودش را تحت ‌الشعاع حبّ او قرار داده است. در انتهای روایت، حضرت به محبّت همه اهل بیت(علیهم السلام)  اشاره می‌فرمایند:

«أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ(صل الله علیه و آله و سلم)  فَأَنَا کَفِیلُهُ بِالْجَنَّهِ مَعَ الْأَنْبِیَاءِ».[4]

با شیر اندرون شد و با جــان به در شود

از این روایت به دست می‌آوریم محبّتی که مورد اشاره است یک محبّت سطحی نیست؛ دوست داشتن‌های معمولی نیست که یکی از دیگری خوشش بیاید؛ بلکه محبّت عُمقی ریشه‌دار است و باید گفت که با شیر اندرون شد و با جــان به در شود. مثل کسی که در دنیا طوری دیگری را دوست می‌دارد که سر هر دو راهی که رسید، وقتی سؤال کنند: کدام را انتخاب می‌کنی؟ بگوید: کسی را که دوست می‌دارم. لذا محبّت باید ‌چنان باشد که بین مال دنیا و محبّت امام علی(علیه السلام)، بین ریاست دنیایی و محبّت امام علی(علیه السلام)،  بین شهرت دنیایی و محبّت امام علی(علیه السلام) و بین هر هوای نفسانی و محبّت امام علی(علیه السلام)، دوستی امام علی(علیه السلام) را ترجیح بدهد. کسی که امام‌ علی(علیه السلام) را این‌چنین دوست بدارد، قطعاً پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) را دوست دارد؛ زیرا خودش گفته است:«أَنَا عَبْدٌ مِنْ‌ عَبِیدِ مُحَمَّد(صل الله علیه و آله و سلم)». [*] روایت خیلی زیباست! منِ پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) شبهه ندارم هر کسی او را دوست داشته باشد، مُسلَّم من را دوست دارد. در این صورت، خدا از او راضی است و کسی که خدا از او راضی باشد، مسئله تمام است.

فانی در فانی، فانی است

البته این محبّت لفظی نیست؛ فقط گفتنِ: «علی‌جان»! نیست؛ بلکه یک دوستی عُمقی است.  بهترین راه شناسایی‌اش، سر دوراهی‌هاست که اگر امر بین امام‌علی(علیه السلام) و هر چیز دیگر دایر شود، امام‌علی(علیه السلام) را انتخاب کند. امام‌علی(علیه السلام) از نظر الهی «فانی فی‌الله» است. اگر کسی فانی در«فانی فی‌الله» شود، «فانی فی‌الله» است. در گذشته راه تبعیّت از او را مطرح کردم. اینجا راه معرفتی و فنا در او را می‌گویم. اگر کسی واقعاً امام‌علی(علیه السلام) را دوست بدارد، قطعاً پیغمبر(صل الله علیه و آله و سلم) را دوست دارد؛ چون می‌گوید: «اَنَا عَبدٌ مِن عَبِیدِ کذا». از طرف دیگر اگر کسی امام‌علی(علیه السلام) را دوست بدارد، «فانی فی‌الله» است؛ چون امام‌علی(علیه السلام) «فانی فی‌الله»است، فانی در فانی، فانی است. این یک بحث علمی است که اگر چیزی در یک چیز دیگری حل شود در حالی که دوّمی خودش در چیز دیگر حل شده باشد، اوّلی در سوّمی هم حل شده است. مثلاً شکر در آب حل شده است سپس این هم در عسل حل‌ شده است؛ پس شکر در عسل حل‌شده است. امام‌علی(علیه السلام) «فانی فی‌الله» است و آنچه منشأ فنا است محبّت است. محبّت، فنا می‌آورد، و هر کس در امام‌علی(علیه السلام) فنای محبّتی پیدا کند، او «فانی فی‌الله» است.

در انتهای روایات در مقابل محبّت، بغض نسبت‌به امام‌علی(علیه السلام) را مطرح می‌کند. اگر بغض باشد، دیگر راه نجاتی ندارد.

«أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ(علیهم السلام)  لَمْ یَشَمَّ رَائِحَهَ الْجَنَّهِ»؛[*] کسی که با بغض آل محمد(علیهم السلام)  بمیرد، بوی بهشت به شامّه‌اش نمی‌خورد.

محبّ امام علی (علیه السلام) در قیامت، فراری نیست

در روایت آمده است که اضطراب‌های قیامت مربوط به کسانی است که این فنا را ندارند. من یک روایت را از عامّه انتخاب کردم؛ به همین خاطر برای ما سند است. ابوهریره از پیغمبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کند:

«یَقُولُ‌ یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ‌ إِلَّا مِنْ وَلَایَهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(علیه السلام)»؛[5] ‌ آیه این را دارد. قیامت چه روزی است. هول ها، اضطراب ها و شدائد را مطرح می کند، «فَإِنَّهُ‌ لَا یَفِرُّ مَنْ‌ وَالاهُ‌ وَ لَا یُعَادِی‌ مَنْ‌ أَحَبَّهُ‌ وَ لَا یُحِبُّ مَنْ أَبْغَضَهُ»؛ او اهل فرار  است. 

روایتی است که ارشارتی دارد. در این روایت امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صل الله علیه و آله و سلم) لَا یُبْغِضُنَا أَهْلَ‌ الْبَیْتِ‌ أَحَدٌ إِلَّا بَعَثَهُ‌ اللَّهُ‌ أَجْذَمَ»؛[*] پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی ما اهل بیت(علیهم السلام) را مبغوض نمی‌دارد، مگر اینکه بعث او مثل جذامی‌هاست؛ خودش خودش را می‌خورد، و او شبیه جهنّمی‌هاست که پوستشان می‌سوزد و از بین می‌رود و دوباره پوست جدید می‌آورند و مجدداً تکرار می‌شود.

خلاصه، هم؛ بحث‌های گذشته این شد که محبّت این‌چنینی پیرو ساز است و همۀ مشکلات انسان را در همۀ ابعاد وجودیش حل می‌کند. دروغ می‌گوید کسی که می‌گوید: امام‌علی(علیه السلام) را دوست دارم و در عین حال، معصیّت می‌کند. چنین کسی فاقد این حبّ است، اگرچه درجۀ پایینی از این حبّ را داشته باشد. تمام اهوال روز قیامت مربوط به کارکرد ابعاد چهارگانه وجودی انسان است. در بین این ابعاد، بُعد اساسی‌تر ، قلب است که بر محور حب است. امّا حبّی که نسبت‌به امام‌علی(علیه السلام) است. این حبّ است که مصلح جمیع ابعاد دیگر است. آن‌هایی که اهل فضل هستند، نباید استیحاش[6] کنند، که چطور می‌شود پیغمبر(صل الله علیه و آله و سلم) با این عظمت حبّ امام‌علی(علیه السلام) را در کلماتِ روایت مقدّم بر حبّ خود بداند. ممکن است ذهن انسان را مشوّش کند، ولی روایات از تواتر به آن طرف است. انسان باید بفهمد مطلب چیست.

این روایت کلید حل آن است.

«أَلَا وَ مَنْ‌ أَحَبَ‌ عَلِیّاً فَقَدْ أَحَبَّنِی‌ وَ مَنْ‌ أَحَبَّنِی‌ فَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِیَ عَنْهُ کَافَأَهُ الْجَنَّهَ».[*]


[1].  حضرت استاد معظم (رحمه الله علیه) موضوع تفکّر را از تاریخ 17/2/67 به مدت 8 جلسه مطرح فرموده‌اند.

[2] . آگاه باشید! هر کس علی(علیه السلام) را دوست بدارد، تاج سلطنت بر سر او گذاشته می‌شود و لباس کرامت بر او پوشانده می‌شود.

[3] . آگاه باشید! هر کس علی(علیه السلام) را دوست داشته باشد، خدا برای او برائت از آتش، جواز عیور از صراط و امان از عذاب را می‌نویسد.

[4] آگاه باشید! هر کس برای دوستی آل محمد(صل الله علیه و آله و سلم)  بمیرد، من کفیل او به بهشت همراه با انبیا(علیهم السلام) هستم.

[5]. پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) در مورد این آیۀ شریفه فرمودند: که همه فراری  هستند، مگر کسی که بر ولایت امام علی بن ابی طالب(علیه السلام) باشد که او از کسی که او را دوست داشته باشد، فرار نمی کند وبا کسی که او را دوست داشته باشد، دشمنی نمی‌ورزد و کسی را که با او دشمن باشد، دوست نمی دارد.

[6]. حاشا کردن-  وحشت یافتن

از دستۀ بیشتر بخوانید
اشتراک
ایمیل برای
guest
2 نظر
قدیمی‌ترین
جدیدترین بیشترین رأی
بازخوردهای درون متنی
مشاهده همه دیدگاه‌ها
جواد محقق
میهمان
جواد محقق
2 سال پیش

خداوند استاد تهرانی را رحمت کند

نرجس رحیمی
میهمان
نرجس رحیمی
1 سال پیش

سلام علیکم
ازین مطلب میخوام تو تحقیق استفاده کنم.
آدرس منبع رو کجا باید بگم؟
آیا این مطلب تو کتابی از استاد چاپ شده که استناد کنم؟

سبد خرید
2
0
نظری دارید؟ لطفاً آن را ثبت کنید.x