گاهی ممکن است انسان در مسئلۀ مایحتاج و کفاف از نظر خودش سوء تعبیر کند. انسان باید این مسئله را در ارتباط با محیط زندگی اش حساب بکند؛ چون گاهی افراط و گاهی تفریط می شود. انسان باید مسئلۀ مایحتاج و کفاف را در رابطه با جامعه ای که در آن زندگی می کند، به طور متعارف حساب بکند.
قضیّه ای به ذهنم آمد که در رابطه با مسئلۀ قناعت است. شخصی به نام ابووائل می گوید که یک روز با ابوذر(ره) خدمت سلمان(ره) رفتیم. اتّفاقاً موقع غذا شد و سلمان گفت: اگر رسول الله(ص) ما را نهی نکرده بود از اینکه خودمان را به تکلّف و زحمت نیندازیم، می رفتم برای شما چیزی تهیّه می کردم؛ ولی به تعبیر من، «کَمَالُ الجُودِ بَذلُ المَوجُودِ»؛ سفره را پهن کرد و نان و نمکی داخل سفره گذاشت. ابوذر نگاهی کرد و گفت اگر نعناع هم بود، بهتر بود. سلمان پول نداشت؛ امّا رفت و آفتابه اش را گرو گذاشت و نعناع هم تهیّه کرد و آورد. وقتی غذایشان تمام شد، ابوذر گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی قَنَّعَنَا»؛ حمد و ستایش و ثنا از آن خدایی است که ما را قانع قرار داد. سلمان به ابوذر گفت: اگر شما قانع بودید، آفتابۀ من گرو نمی رفت! انسان باید مایحتاج را در شرایط مختلف و با توجّه به آنچه موجود است، در نظر بگیرد.