دربارۀ مؤسسۀ مصابیحالهدی
مؤسّسۀ پژوهشی فرهنگی مصابیحالهُدیٰ، با هدف حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی حاجآقا مجتبی تهرانی (رحمه الله علیه)، به اصرار شاگردان و ارادتمندان ایشان، در سال ۱۳۸۸ هـ.ش بهصورت رسمی آغاز به فعّالیت نموده است.
معظّمله (رحمه الله علیه) پس از بازگشت از نجف اشرف به ایران، در سال ۱۳۵۰ هـ.ش برگزاری جلسات درس تفسیر و معارف اسلامی را آغاز کردند و تا پایان عمر پُر برکت ایشان ادامه داشت. بدین ترتیب، ایشان گنجینهای گرانبها از خود باقی گذاشتند که اکسیری شفابخش برای روح و جان انسانهای حقّجو محسوب میشود که طالب شفای حقیقیاند؛ لذا با تشخیص به حقّ شاگردان و ارادتمندان ایشان، مؤسّسهای لازم بود تا مجموعۀ این بیانات نورانی و معارف ناب اسلامی را بعد از پیادهسازی و تدوین بهصورت منظّم و تخصّصی، بهنحوی شایسته و در خور شأن رفیع ایشان به طالبان هدایت، ارائه نماید تا طیف وسیعی از جویندگان معارف الهی بتوانند با این گنجینه آشنا شده و از آن بهرهمند شوند.
مجموعۀ زحمات طاقت فرسای علمی معظّمله (رحمه الله علیه)، شامل سلسله جلسات اخلاق و معارف اسلامی (۲۰۰۰ جلسه)، اصول عقاید (۲۰۰جلسه)، سلسله مباحث سیر و سلوکالیالله (۵۶۰ جلسه)، مجموعه بیانات پیرامون تفسیر کلاماللهمجید (۵۰۰ جلسه) و تدریس تخصّصی دروس خارج فقه و اصول (۳۵۰۰ جلسه)، بهصورت فیلم و صوت در خزانۀ مؤسّسۀ مصابیحالهُدیٰ محفوظ است. إنشاءالله تمامی بیانات ایشان که حاصل سالها غور و تدبّر در آیات کلامالله مجید و روایات ائمۀ معصومین (علیهمالسّلام) است، بهنحوی شایسته در دسترس عموم علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
البتّه باتوجّه به دغدغۀ مؤسّسه مبنی بر حفظ ادبیات و لحن دلنشین ایشان، این کار، دقّت و ظرافت بسیاری میطلبد و از این رو زمان بیشتری لازم است تا همۀ این بیانات پس از تبدیل بهصورت مکتوب و ویرایشهای ادبی و تخصّصی و مستندسازی آیات و روایات، همراه با دقّت و نظارت لازم، در اختیار عموم قرار گیرد.
لازم به ذکر است که بخشی از بیانات ایشان با کیفیّت بسیار مطلوب بهصورت لوح فشرده با موضوعات متنوع در دسترس علاقهمندان قرار دارد تا معارف ناب الهی با لحن و صدای دلنشین ایشان به سمع علاقهمندان برسد.
همچنین مؤسّسۀ مصابیحالهُدیٰ، با تلاش فراوان و بیوقفه سعی دارد تا متن تمامی جلسات به همراه صوت مربوطه در سایت مؤسّسه در دسترس عموم قرار گیرد تا علاقهمندان از هر نقطۀ جهان بتوانند از این گنجینۀ کمنظیر بهرهمند شوند.
دربارۀ حضرت استاد (رحمه الله علیه)
حضرتاستاد (رحمه الله علیه) در سال ۱۳۱۶هـ.ش مطابق با ۱۳۵۶هـ.ق در خانوادهای از اهلعلم، معرفت و شهادت در تهران به دنیا آمدند. جدّ ایشان میرزا غلامحسین مجتهد تهرانی (رحمه الله علیه) در جریان نهضت مشروطه هنگام خروج از منزل یکی از علما، توسط یکی از مشروطهخواهان تندرو به شهادت رسیدند و در صحن مطهّر حضرت عبدالعظیم (علیهالسّلام) به خاک سپرده شدند. پدر ایشان فقیه مجاهد و عارف سترگ مرحوم آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی (رحمه الله علیه) از شاگردان مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (رحمه الله علیه) -مؤسّس حوزه علمیّۀ قم- و از دوستان نزدیک مرحوم آیتالله میرزا محمّد علی شاه آبادی (رحمه الله علیه) عارف، عالم و فقیه بزرگوار معاصر بودند که در زمان تاریک حکومت پهلوی اوّل، در مسجد حاج میرزا موسی در بازار تهران اقامۀ جماعت میکردند و به هدایت و تربیت نفوس مستعدّه اهتمام ویژه داشتند.
حضرت آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی (رحمه الله علیه) طبق رسم خانوادههای اهل علم در گذشته، تحصیل علوم دینی و اشتغال به علوم حوزوی را از دوران کودکی آغاز کرده و در امر تحصیل علوم، جدّیت فوقالعاده داشتند. ایشان از سنّ پنج سالگی به مکتب رفتند. در سنّ ده سالگی، بخشی از مقدّمات را در مدرسۀ حاج ابوالفتح تهران و حوزۀ علمیّۀ مروی گذراندند. سپس همراه خانواده به مشهد مقدّس هجرت کردند. ایشان در سایۀ الطاف حضرتعلیبنموسیالرضا (علیهما السّلام) فراگیری دروس مقدّمات و سطح را ادامه دادند و به سبب هوش و استعداد سرشار، بهطور خصوصی از محضر ادیب نیشابوری -مدرّس برجستۀ ادبیات در حوزۀ علمیّۀ مشهد- بهره بردند.
ایشان در همان اوایل طلبگی در مجلسی که تعدادی از علما و سرشناسان اهل علم و معرفت حضور داشتند، ملبّس به لباس مقدّس روحانیّت گشتند. در آن مجلس عمّامه از دست پدر گرامیشان جناب میرزا عبدالعلی (رحمه الله علیه) بهدست اهل علم و معرفت سپرده شد که برخی از آنان عبارتند از: مرحوم شیخ مرتضی زاهد (رحمه الله علیه)، مرحوم آیتالله آشتیانی (رحمه الله علیه) و مرحوم حجهالاسلام حاج مقدّس (رحمه الله علیه) که در نهایت پس از دستبهدست گردیدن، توسط حضرت آیتالله تنکابنی (رحمه الله علیه)بر سر حضرتاستاد (رحمه الله علیه) قرار گرفت و بهطور رسمی ملبّس گردیدند.
در سال ۱۳۳۴ هـ.ش در سنّ ۱۸ سالگی به حوزۀ علمیّۀ قم که پس از سقوط دیکتاتوری رضا خان به تازگی احیا شده بود و اهل علم جهان تشیّع را بهسوی خود جذب میکرد، مهاجرت کردند تا به محضر بزرگانی چون آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین بروجردی (رحمه الله علیه)، امامخمینی (رضوان الله علیه)، آیتاللهالعظمی سیّد محمّدرضا گلپایگانی (رحمه الله علیه)، علّامه سیّدمحمّد حسین طباطبائی (رحمه الله علیه)، آیتالله سیّدمحمّد داماد (رحمه الله علیه) و آیتالله میرزا حسن فرید (رحمه الله علیه) و… راه یابند. در جدّیت معظّمله (رحمه الله علیه) همین بس که به فرمودۀ خودشان، در زمانی که مشغول دروس سطح بودند، دو بار کتاب وسائلالشیعه را مطالعه کردند تا برای شرکت در درس خارج آماده شوند.
هنوز مدّت زیادی از استفادۀ این طلبۀ فاضل و جوان از محضر زعیم عالم تشیّع حضرت آیتالله العظمی بروجردی (رحمه الله علیه) نگذشته بود که این مرجع بزرگ رحلت کردند و بار هدایت امّت، به دوش مراجع بزرگوار ایران و عراق، از جمله خلف صالح ایشان، حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) نهاده شد. ایشان پس از سالها استفاده از بزرگان حوزه و حضور مستمر در درس امامخمینی (رضوان الله علیه) با نبوغ و پشتکاری که از خود نشان دادند، در سنّ 25 سالگی به درجۀ اجتهاد رسیده و بهزودی از نزدیکان و خصّیصین حضرتامام (رضوان الله علیه) محسوب شدند.
ایشان در سال 1340هـ.ش در سنّ 24سالگی با خانوادۀ اهل علم و معرفت آیتالله سبط (رحمه الله علیه) که یکی از نوادگان دختری شیخانصاری (رحمه الله علیه) و از سلالۀ سادات موسوی بود، ازدواج کردند.
مقبولیّت علمی و شایستگی ایشان نزد استاد خویش بهاندازهای بود که حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) علیرغم روش معمول خود به طلبۀ فاضل، با استعداد و جوان خود اجازه دادند تا در تقریرات دروس اصول و فقه ایشان هرگونه اصلاح و دخل و تصرّف را که لازم میدانند انجام داده و آن دروس را بهصورت یک اثر مستقل منتشر کنند؛ بنابراین حضرت استاد (رحمه الله علیه) دوجلد اصول فقه و دوجلد مکاسب محرّمه و کتاب الطهاره حضرت امام (رضوان الله علیه) را حاشیهزده و پس از اصلاح و تنظیم منتشر نمودند.
وقتی مرجعیّت حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) رسمیّت یافت، لازم بود رسالۀ عملیّۀ حضرت امام (رضوان الله علیه) در اختیار مقلّدین قرار گیرد؛ لذا میبایست کسی عهدهدار این مهمّ شود که از هر جهت مورد اعتماد باشد. حضرتامام (رضوان الله علیه) شاگرد فاضل خود، حاج آقا مجتبی تهرانی (رحمه الله علیه) را برای جمعآوری فتاوی و تنظیم رسالۀ عملیّه و مناسک حجّ خویش برگزید. ایشان برای انجام این مأموریت خطیر، ضمن بهرهگیری از دست نوشتههای متعدّد استاد خویش در بعضی مباحث با ایشان به مباحثه پرداختند. مطالب، پس از بررسی و روشن شدن در رسالۀ عملیّۀ سال ۱۳۴۳ هـ.ش به چاپ رسید و در اختیار مقلّدان قرار گرفت.
آیتالله تهرانی (رحمه الله علیه) علاوه بر فراگیری فقه و اصول از استاد فرزانۀ خود، چندین سال هم از مشرب اخلاقی، فلسفی و عرفانی آن عارف کامل و عالم ربّانی سیراب و با دیدگاههای اجتماعی-سیاسی امام امّت بهخوبی آشنا شدند. کسب فیض از سرچشمۀ فیّاض حضرتامام (رضوان الله علیه) و سایر استوانههای فقاهت، همچنان ادامه داشت تا اینکه جرقههای بیداری اسلامی ملّت ایران زده شد و با قیام امام در برابر استعمار و استبداد و مبارزات مستمر و حضور مردم در صحنه، امامخمینی (رضوان الله علیه) از کشور تبعید شدند.
در این ایّام حضرت آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی (رحمه الله علیه) به همراهی بعضی دیگر از شاگردان معظّمله (رحمه الله علیه) کتابخانهای به نام دارالتّدریس را در قم دایر کردند. سه سال بعد، ساواک آن مرکز را غارت و تعطیل نمود.
حضرتاستاد (رحمه الله علیه) در سال ۱۳۴۷ هـ.ش به نجف اشرف هجرت کردند تا هم سیر معنوی خویش را در سایۀ فیوضات امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و دیگر ائمۀ هُدی (علیهمالسّلام) تکمیل کنند و هم از سلوک عملی استاد خویش بهره ببرند. ایشان مدّت سهسالی که در نجف اشرف بودند، به تدریس کفایه در مدرسۀ آیتالله العظمی بروجردی (رحمه الله علیه) و تحصیل در محضر حضرتامام (رضوان الله علیه) مشغول بودند؛ همچنین در دروس خارج آیتالله العظمی سیّدمحسن حکیم (رحمه الله علیه) و آیتالله العظمی سیّد ابوالقاسم خوئی (رحمه الله علیه) حاضر میشدند. این سفر زیاد طول نکشید و با امر حضرتامام (رضوان الله علیه) در اواخر ۱۳۴۹ به تهران برگشتند. ایشان از همان اوایل ورود به تهران اقدام به تشکیل جلسات معارف اسلامی و تفسیر قرآن کریم برای تربیت و هدایت جوانان انقلابی کردند.
این جلسات، در برخی از مقاطع زمانی به علّت ممانعت حکومت جور، به تعطیلی کشیده میشد. همچنین برگزاری جلسات بسیار محرمانه با برخی از انقلابیّون فعّال از یکسو و حضور مستمر در بین مردم و هدایت و راهنمایی آنان از اهمّ فعّالیتهای معظّمله (رحمه الله علیه) پیش از انقلاب اسلامی بود.
حضور حضرتاستاد (رحمه الله علیه) در تهران و فعّالیتهای مخفی ایشان در راهنمایی و رهبری مجاهدان انقلابی، آنقدر مفید و مؤثّر بود که هنوز هم برکاتش در میان مردم باقی و جاری است. بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و آغاز زعامت حضرتروحالله (رضوان الله علیه)، همچنین با توجّه به سوابق درخشان و مراودات حضرتاستاد (رحمه الله علیه) با امام امّت و اعتماد و اطمینان کامل امام (رضوان الله علیه) به رتبۀ علمی، عملی، فقهی و دینی استاد (رحمه الله علیه)، انتظار میرفت که ایشان یکی از مسئولین عالیرتبه نظام اسلامی باشند؛ ولی حضرتاستاد (رحمه الله علیه) به مطلبی مهمّتر فکر میکردند و به فرمودۀ خودشان با دعا به درگاه خداوندمتعال و توسّل به حضراتمعصومین (علیهمالسّلام) پیشنهادهایی را که میشد، مانع مأموریت خود میدانستند و نمیپذیرفتند. از این رو بهجای پذیرش مسئولیّت اجرایی که دیگران هم میتوانستند متصدّی آن شوند، بهکار مهمّ تربیت عملی و اخلاقی نیروی انسانی که از مهمّترین نیازهای انقلاب اسلامی بود، پرداختند و با حضور در صحنۀ نیروسازی برای انقلاب، همچنان بهصورت گمنام و مؤثّر به تربیت نیروهای جوان و کار آمد برای انقلاب اسلامی مشغول شدند. همچنین حضرتاستاد (رحمه الله علیه) از سال 1351هـ.ش به اقامۀ نماز جماعت در مسجد جامع بازار اقدام نمودند.
آیتالله تهرانی (رحمه الله علیه) درس خارج خود را در سال ۱۳۵۶ هـ.ش در منزل خویش و با حضور برخی از فضلای تهران آغاز کردند و ضمن آنکه در سال ۱۳۶۳ هـ.ش با قبول تولیّت مدرسۀ مروی توسّط آیتالله شیخ محمّدرضامهدوی کنی (رحمه الله علیه)، حوزۀ درس خویش را به آن مدرسه منتقل کردند. شاگردان قبلی حضرتاستاد (رحمه الله علیه) و تعداد زیادی از فضلایی که برای انجام وظیفه و خدمت به انقلاب، به تهران آمده و از فضای علمی قم فاصله گرفته بودند، در این درسها شرکت میکردند. جاذبۀ این درسها بهگونهای بود که حسرت دوری از فضای علمی قم را به رضایت و شکرگزاری شرکت در این دروس تبدیل کرد.
در قوّت علمی این فقیه عارف و اخلاقی متتبّع، ذکر این نکته کافی است که به علّت علاقه و وقتگذاری بسیار در تحقیق و مطالعه بارها و بارها همۀ ابواب وسائلالشیعه و کتباربعه را مطالعه و مرور کردند و اغلبِ عبارات آن را در ذهن خود، حاضر داشتند. همین تسلّط بر روایات و متون فقهی سبب استفادههای دقیق از روایات و برجستگی حوزۀ درس ایشان بود.
از طرف دیگر جلسات تفسیر و معارف اسلامی که قبل از انقلاب بر پا بود، از سال ۱۳۵۹ هـ.ش بهطور منظّم تحت عنوان درس اخلاق، معارف اسلامی، کلام اسلامی و تفسیر برگزار شد و پناهگاهی برای مشتاقان مخلص و سکّوی پرشی برای دلدادگان و حیاتیافتگان انقلاب اسلامی بود که به تازگی از زیر یوغ جهالت ستمشاهی رهایی یافته و به نور حکومت الهی منوّر شده بودند. آنها بیصبرانه و مشتاقانه به دنبال معارف عمیق اسلام بودند. این جلسات بهطور منظّم و مستمر تا پایان عمر پُر برکت ایشان ادامه داشت.
با اینکه حضرتاستاد (رحمه الله علیه) با توجّه به سوابق علمیِ حدود ۳۵ سال تدریس درس خارج فقه و اصول سالها قبل به درجۀ مرجعیّت رسیده بودند، ولی طبق معمول که از هرگونه شهرت اجتناب میکردند، ایشان همواره در مقابل اصرار شاگردان و دوستان و علمای بزرگ تهران، مبنی بر انتشار رسالۀ عملیّه مقاومت میکردند تا اینکه در سالهای پایانی عمر پر برکتشان با درخواست علاقهمندان موافقت نمودند و رسالۀ عملیّه و مناسک حجّ ایشان منتشر گردید و در دسترس علاقهمندان و مقلّدان قرار گرفت.
سرانجام این مرجع بزرگوار تقلید، فقیه وارسته و استاد بزرگ اخلاق پس از ۴۰ سال خدمت صادقانه در نشر معارف اسلامی و ترویج مکتب حقّۀ اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسّلام) در ۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۱ هـ.ش مصادف با ۱۹ صفر ۱۴۳۴ هـ.ق بعد از گذراندن یک دورۀ طولانی بیماری و پس از تحمّل فشارها و صدمات ناشی از آن، بهسوی معبود خویش شتافته در اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (سلام الله علیه) در حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی (علیهالسّلام) آرام گرفتند.