روایت از امام عسگری صلوات الله علیه، منقول است که حضرت فرمودند: این را بدان، آن موجودی که تدبیر می کند نسبت به امور تو، داناتر است به آن وقتی را که در آن وقت، اصلاح حال تو می شود، به این معنا آن چه را نافع است برای تو، به تو عنایت می کند. حالا من مطلبی را عرض کنم، در باب دعا من این را عرض کرده ام، ما داریم به این که انسان؛ خیلی هم سفارش شده دعا کنید، بخواهید همه چیز، به قول ما مشروع باشد، توجه کنید! هرچی، حالا آن چه را که می خواهید، معنوی، مادی، همه امور، تمام را از خداوند. خب ما امور معنوی را می گذاریم کنار، می رسیم به امور مادی که آدم از خدا می خواهد.
این تعبیری که در این روایت هست که می فرماید: «وَ اعلَم اَنَّ المُدَبِّرَ لَکَ» تدبیر را، این ربوبیت حق تعالی را می رساند، آن هم به امور مادی انسان در این عالم؛ اشاره به این است، یک وقت اشتباه نکنید. و او این است که آن چه را که مربوط به امور مادی من در این عالم است، توجه کردید؟ تدبیر که می کند نسبت به معیشت و زندگی من، در این عالم. خب در این جا، ما داریم توی دعاها، بخواه از خدا، نه این که نخواه، مشروع هرچه می خواهی بخواه ازش، در این هیچ شبهه ای نیست، حتی الحاح هم داریم توی دعا، اصرار هم بکن، کسی هم جلویت را نگرفته است. یک نکته ای در این روایت هست و آن مسئلۀ این که کی به من بدهد. رسیدید شما؟ وقت را از حضرت مطرح می کند. رسیدید؟ به خواسته، کاری ندارد، ها! به خواستۀ مادی، بخواه، اما تو وقت برای او تعیین نکن. رسیدید؟ نسبت به امور مادی؛ ولی معنوی را داریم، ها! در معنوی؛ در امور معنوی این جوری است، گوش کنید چه می خواهم بگویم. آن جا خیلی هم سفارش شده، همین الان خدایا! گناهانم را هان؟! باشد موقعی که چونۀ آخر را می خواهم بیندازم، نه. فهمیدی؟ بهمش نریزید، ها! آن جا را نگاه کنید، جدا سازی کردم، ها! روایت هم، مدبر دارد، توجه کنید! معلوم است چیست، مسئله امور مادی است، در امور معنوی نه، خدا ! همین الان پاکم.کن. توجه کنید چه می خواهم بگویم. همین الان، الساعه، العجل العجل، یالله آن جا؛ اما این جا نه. نسبت به امور مادی، تو وقت تعیین نکن. چرا؟ چون او بهتر از تو می داند کی به تو چی بدهد و تو نمی فهمی این را. خیلی روایت، روایت زیبایی است از امام حسن عسگری صلوات الله علیه است.
«وَ اعلَم اَنَّ المُدَبِّرَ لَکَ اَعلَمُ بِالوَقتِ الَّذی یَصلَحُ حالُکَ فیهِ» آنی که دارد تدبیر امور تو را می کند، ها! آنی که ربوبیّتت تو، در دست اوست، ها! او بهتر از تو می داند، کدام وقت چه چیزی به نفع توست که به تو هان! بدهد. ان شاءالله، تکۀ اولش درست بشود تا برویم دومیش.
نتیجه: حالا این را فهمیدی،«فَثِق بِخِیرَتِهِ فی جَمیعِ اُمُورِکَ یَصلَحُ حالُکَ» پس، فاء تفریع ما می گوییم. اعتماد کن. حالا که فهمیدی او داناتر از تو است، ها! فهمیدی؟ نسبت به چی؟ به این که کی، چه چیز به نفع توست، ها! کی بهت بدهد، ها! فهمیدی؟ بهش اعتماد کن.«فَثِق بِخِیرَتِهِ» به انتخاب او اعتماد کن که چه وقتی را انتخاب کرده است، تو نمی دانی، اما او انتخاب را کرده، تو درخواست کردی، پذیرفته؛ اما وقتش با اوست. انتخاب او، شد؟! چه بسا الان بدهد به تو،ها! بی چاره می شوی، ها! و نمی فهمی، ها! من راجع به وقتش دارم می گویم نه خود حاجت، یک وقت اشتباه نکنید، این ها قاطی نشود.«فَثِق بِخِیرَتِهِ فی جَمیعِ اُمُورِکَ» اعتماد کن پس به او، چی؟ انتخاب او در تمام امورت، شد؟! آن وقت بدان،ها! «یَصلَحُ حالُکَ» آن جاست که چیه؟ وضعت از نظر چیزی به نفعت می شود، اصلاح حالت می شود همه جوره.