...إِنَّ حَدِيثَنٰا یُحْیِی الْقُلُوبَ...

84 

... هر روز باید به یاد مرگ و قیامت بود ...

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ (علیه السلام) قِيلَ لِلْحَسَنِ‌بْنُ عَلِيٍّ (علیه السلام) فَقِيلَ لَهُ كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟صل؟ قَالَ أَصْبَحْتُ‌ وَ لِي‌ رَبٌ‌ فَوْقِي‌ وَ النَّارُ أَمَامِي وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُنِي وَ الْحِسَابُ مُحْدِقٌ بِي وَ أَنَا مُرْتَهَنٌ بِعَمَلِي- لَا أَجِدُ مَا أُحِبُّ وَ لَا أَدْفَعُ مَا أَكْرَهُ وَ الْأُمُورُ بِيَدِ غَيْرِي فَإِنْ شَاءَ عَذَّبَنِي وَ إِنْ شَاءَ عَفَا عَنِّي فَأَيُّ فَقِيرٍ أَفْقَرُ مِنِّي

اى پسر رسول خدا!شب را چگونه به صبح آورده‌اى(حال تو چگونه است)؟فرمودند:صبح كرده‌ام در حالى كه پروردگارم بر فراز سرم و دوزخ پيش رويم و مرگ در جستجوى من است و پس دادن حساب مرا در برگرفته است و من گروگان كردار خويشم.آنچه را دوست مى‌دارم نمى‌يابم و آنچه را خوش ندارم نمى‌توانم از خود برانم و كارها به دست كس ديگرى است كه اگر خواهد شكنجه‌ام مى‌كند و اگر خواهد مى‌بخشدم.پس كدام فقيرى از من فقيرتر است‌؟

امام حسن (ع)

اَعُوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ

دارد عرض شد به امام‌حسن صلوات الله علیه، «کَیْفَ أَصْبَحْتَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ»؛ به قول ما «کَیْفَ أَصْبَحْتَ»، این احوالپرسی است، حال شما چطور است؛ «قَالَ‌ أَصْبَحْتُ‌ وَ لِیَ‌ رَبٌ‌ فَوْقِی»؛ میدانی حالم چطوری است؟ دارند به ما یاد می‌دهند، که ما باید اینطوری باشیم، شب را به روز آوردم در حالی که یک پروردگاری دارم که احاطه به من دارد، «وَ لِیَ رَبٌ‌ فَوْقِی‌ وَ النَّارُ أَمَامِی»؛ نعوذ بالله آتش در پیش‌رو دارم، بحث قیامت است معصوم است نمی‌گوید می‌روم توی آتش. «وَ النَّارُ أَمَامِی» مسلّم است جهنّم، «وَ الْمَوْتُ یَطْلُبُنِی»؛ مرگ مرا طلب میکند توی دنیا ماندنی نیستم، رفتنی هستم. «وَ الْحِسَابُ مُحْدِقٌ بِی»؛ یک پروردگاری دارم که به همه چیز من احاطه دارد. همه شراشر وجودی من، سیری میکنم که یک شاخه منتهیالیه او چیست؟ جهنّم است، یک احتمال است دیگر. مرگ هم حتمی است و او این است به اینکه اینطور نیست که بتوانم جلوگیر باشم از سیرم، این هم نیست، حتمی است، و از آن طرف. «وَ الْحِسَابُ مُحْدِقٌ بِی»؛ حساب هم حدقه کرده به من، حلقه‌وار دور من است، بیبرو برگرد هست نمیتوانم از او خارج بشوم اصلاً، باید حساب پس بدهم. «وَ أَنَا مُرْتَهَنٌ بِعَمَلِی»؛ من گروگان اعمال خود هستم. «لَا أَجِدُ مَا أُحِبُّ وَ لَا أَدْفَعُ مَا أَکْرَهُ»؛ آن قدر هم عاجز هستم که آنچه که دوست دارم توی دنیا، نمی‌توانم هر چه دوست دارم چه کار کنم به دست بیاورم، جلب منفعت خودم منهای الله تعالی، هیچ نمی‌توانم بکنم. «وَ لَا أَدْفَعُ مَا أَکْرَهُ»؛ نمیتوانم از خودم دفع ضرر هم بکنم، آن چیزهای که خوشم نمیآید از خودم دفع بکنم، چه بسا اشاره به این باشد که این انسان دلش میخواهد جاودانه در دنیا بماند و مرگ را از خودش دور کند که دوست ندارد، میخواهد این را بفرماید، یک اشاره هم به این است، نمیتوانم بمانم در دنیا، نمیتوانم مرگ را هم از خودم دفع کنم که دوسش ندارم، «وَ الْأُمُورُ بِیَدِ غَیْرِی» تمام کارها بدست یکی دیگر است بدست من نیستش دیگر، «فَإِنْ شَاءَ عَذَّبَنِی وَ إِنْ شَاءَ عَفَا عَنِّی»؛ آخر کارم این است، مشیَّت اوست، مشیَّتش تعلّق بگیرد نعوذ بالله من را عذاب میکند و اگر مشیَّتش تعلّق بگیرد چشمپوشی میکند و عفو میکند از من. «فَأَیُّ فَقِیرٍ أَفْقَرُ مِنِّی»؛ فقیری فقیرتر از من نیست دیگر. خوب اینجا یک اشاره زیباست به آن چیزی که در صدر آن روایت اوّل بود که خواندیم و او این است که بابا خودت که هیچ نداری که، این‌ها را باورت بیاید. هیچ چیز خودمان نداریم هر چه هست در دست خداست؛ بنابراین امیدت را به غیر خدای می‌بندی بعد اعمالت را خراب میکنی توی دنیا چرا؟ بهتر این نیست که آدم چه کار کند، برود سراغ خدا که همه کاره هست تنها امیدش او و هر چه گفت چشم. و همه چیز هم است توی آن روایت هم داشت مستجاب الدعوه شما خوب دقت کنید اینها همه روابط دارد با همدیگر تو چیز میخواهی؟ این خواستهها تو را می‌کشاند به این خلافکاری‌ها دیگر، غیر از این است؟ خواستههای توست، این‌ها که بیکاره هستند، برو پیش همه کاره، امید تو او، هر چه گفت چشم و تو هم هر چه گفتی چشم من نمیخواهم وارد بشوم دیگر در آن روایتی که دارد که خطاب میکند عبد تو اطاعت من را بکنم من هم مطیع تو میشوم نعوذ بالله واقعاً من اصلاً نمیدانم این را، من گاهی می‌دیدم، این تعبیرات، تعبیرات عجیبی است. ای بنده من، تو مطیع من بشو من هم میشوم مطیع تو، نعوذ بالله، این همین معناست، کجا میروی بیا پیش من، از کی میخواهی از من بخواه، همه چیز هم دست من است چرا خلافکاری

سند حدیث: بحارالانوار، ج75، ص113
مستندات:
فیسبوک
توئیتر
لینکداین
واتساپ
تلگرام
ایمیل
چاپ
اشتراک
ایمیل برای
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
جدیدترین بیشترین رأی
بازخوردهای درون متنی
مشاهده همه دیدگاه‌ها
ابوفاضل
میهمان
ابوفاضل
1 سال پیش

چه میشود گفت – از حدیث معصوم و بیان زیبا و روان و بیان صادقانه استاد معظم – جز اینکه سخن کز دل برآید لاجرم بردل نشیند – خداوند انشاءالله درجات عالیه اش را متعالی بفرماید

سبد خرید
1
0
نظری دارید؟ لطفاً آن را ثبت کنید.x