...إِنَّ حَدِيثَنٰا یُحْیِی الْقُلُوبَ...

107 

... معنای جواد از دید مخلوق معنای جواد از دید خالق ...

إِنَّ‏ لِكَلَامِكَ‏ وَجْهَيْنِ‏ فَإِنْ‏ كُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِينَ فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِي يُؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ تعالی عَلَيْهِ وَ الْبَخِيلَ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ تعالی علیه وَ إِنْ كُنْتَ تَعْنِي الْخَالِقَ فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ لِأَنَّهُ إِنْ أَعْطَاكَ، أَعْطَاكَ مَا لَيْسَ لَكَ وَ إِنْ مَنَعَكَ، مَنَعَكَ مَا لَيْسَ لَكَ

شخصی از حضرت امام موسی ؟ع؟سؤال کرد که شخص جواد کیست؟ حضرت ؟ع؟فرمودند: سخن تو دو وجه دارد، اگر سؤال تو از مخلوقین است، پس به راستی که شخص جواد و باسخاوت کسی است که آن چه خداوند بر او واجب کرده است، انجام می دهد و به راستی که بخیل و خسیس کسی است که واجبات الهی را انجام نمی‌دهد. و اگر منظور تو سؤال از خالق است پس او جواد است. اگر عطا کند و بدهد و او جواد است اگر ندهد. چون او اگر عطا کند چیزی به تو داده است که مال تو نبوده است و اگر منع کرد و نداد، چیزی را به تو نداده که مال تو نبوده است

امام جواد (ع)

اَعُوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ

در روایتی دارد که شخصی از موسی ابن جعفر صلوات الله علیهما، پرسید: شخص جواد چه کیست؟«سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجَوَادِ» ما به چه کسی می‌گوییم؟

«فَقالَ عَلَیهِ السَّلامُ: «إِنَّ‏ لِکَلَامِکَ‏ وَجْهَیْنِ‏»حضرت فرمودند: این سؤالی که تو از من کردی، به تعبیر ما، دو پهلوست.

«فَإِنْ‏ کُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِینَ» اگر می‌خواهی این را سؤال کنی، در بین آدم ها چه کسی به او می‌شود گفت، آدم چیه؟! جوادی است. «فَإِنْ‏ کُنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِینَ»

«فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِی یُؤَدِّی مَا افْتَرَضَ اللَّهُ تعالی عَلَیْهِ» آن کسی را به او جواد می گوییم که ادا کند، آن چیزی را که خدا واجب بر او کرده است. یعنی به واجباتش عمل کند. خیلی ساده، من بگویم. اگر کسی به واجبات‌اش عمل بکند، این جواد است. حالا می گویم.

 بعد فرمودند: «وَ اِنَّ البَخیلُ مَن بَخِلَ بِما افتَرَضَ اللهُ تَعالی عَلَیهِ» در مقابل جواد، ما می‌گوییم بخیل است. درست است یا نه؟ بخیل، آن کسی است که آن چه را که خدا بهش واجب کرده، عمل به آن نکند. خب، حالا من بیایم تا این جا.

معنایش این است که، آن کسی که عملی را که شایسته است انجام بدهد، اگر انجام داد، این جواد است و اگر عملی که شایسته است، انجام ندهد، این بخیل است. همچنین خیلی زیبا، حضرت توضیح دادند. در مقابلش هم آوردند بخیل را. خب نگاه کنید، آقا! مسئله را از امور مادّی کشید بیرون، امام کاظم(علیه السلام)، می‌فهمی چی می‌خواهم بگویم؟ خب آن‌هایی که تو فکر می‌کنی،ها! فهمیدی؟ آن کسی که اگر مثلاً پول خواستی، پول به تو داد، این می شود جواد، نمی دانم اگر پول بهت نداد، می‌شود بخیل، این نیست.

جود و بخل را اگر راجع به مخلوق می‌گویی، در ربط با خالق است. این حرف من را خوب دقّت کنید. بُرد جود را در رابطه بین خالق و مخلوق مطرح کرد. در بین مخلوقین چه کسی جواد است؟ آن کسی را که خدا  آن چه را که بر او واجب کرده است که شایسته است باید عمل کند به آن، عمل کرد، این می‌شود جواد. ولی آن عملی را که بهش واجب کرده خدا که شایسته اوست باید عمل بکند، نکرد؛ آن می‌شود بخیل. نگاه کنید.

«وَ إِنْ کُنْتَ تَعْنِی الْخَالِقَ» اگر رفتی سراغ خدا که این خدا جواد است؟ آن یعنی چی؟ حالا آن را برایت می‌گویم. آن این جوری است: «فَهُوَ الْجَوَادُ إِنْ أَعْطَى وَ هُوَ الْجَوَادُ إِنْ مَنَعَ» شد؟! اگر بدهد، جواد است؛ ندهد، باز هم جواد است در هر دو صورت.

خب می‌گویی چرا؟ می گوید: حالا چرایش را برایت می‌گویم، امام(علیه السلام)، خیلی قشنگ: «لِاَنَّهُ اِن اَعطاکَ، اَعطاکَ ما لَیسَ لَکَ» اگر بهت داد، یک چیزی را به تو داده که مال تو نبوده، هان؟! از کیسه خودش داده است. فهمیدی؟ «لِاَنَّهُ اِن اَعطاکَ، اَعطاکَ ما لَیسَ لَکَ» فهمیدی چی می‌خواهم بگویم؟ طلبی داشتی از خدا مگر؟! هان؟! طلبی نداشتی که؛ این مال تو.

«وَ إِنْ مَنَعَکَ، مَنَعَکَ مَا لَیْسَ لَکَ» اگر نداد، نداده آن چیزی که چیه؟ به درد تو نمی‌خورده، فهمیدی؟ نه به دردت می‌خورده، نداده؛ اتفاقاً چون به دردت نمی‌خورده، ضرر داشته، بهت نداده است. واقعاً چقدر موجود خوبی است،ها! اگر داد، یک چیزی است داده که مال تو نبوده، از کیسه خودش داده؛ اگر هم نداد، باز این ندادنش برای این بوده که به درد تو نمی‌خورده، چه بسا مضر هم بوده به حال تو؛ فهمیدی؟ اگر رفتی سراغ خدا. نگاه کنید، هم جواد را حضرت(علیه السلام) معنا کرد از نظر مخلوق، هم از نظر چی؟ خالق. در رابطه بین مخلوق و خالق، آمد مطرح کرد حضرت(علیه السلام)، نه در رابطه بین مخلوق و مخلوق، که ما می‌گوییم. حالا نمی‌دانم مطلبم معلوم شد یا نه. ما همیشه می رویم سرا غ این، چرا؟ چون عینک مادّیّت به چشمان هست، فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ همیشه ما کاه را یونجه می‌بینیم نعوذبالله، عینک سبز است آخر، یک همچنین حالتی ما داریم، همه را می بریم توی بستر مادّی‌ات، می‌آییم چی می‌کنیم، این صفات را و حال این که این نیست. توجّه کنید چه عرض کردم، زیبا

سند حدیث: بحار جلد 75، صفحه 319
مستندات:
فیسبوک
توئیتر
لینکداین
واتساپ
تلگرام
ایمیل
چاپ
اشتراک
ایمیل برای
guest
0 نظر
بازخوردهای درون متنی
مشاهده همه دیدگاه‌ها
سبد خرید
0
نظری دارید؟ لطفاً آن را ثبت کنید.x