به ذهنم این است که سابقاً هم، من این روایت را باید خوانده باشم. این هم که تکرار کردم؛ چون زیاد مراجعه داشتم. در روند زندگی ما در دنیا این جوری است، در دنیا اصلاً این است؛ دنیا زندگیاش ازهر جهتش که حساب کنی، تنها به مسائل فرض کنید که، مادّی نیست، نشیب و فراز دارد، یکنواخت نیست زندگی ما در دنیا. بی بروبرگرد بلاخره، نشیب و فراز دارد از جهاتی.
حالا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، در این روایت، توجّههایشان به همین نشیب و فرازهای زندگی انسان در دنیاست. خب چه کند حالا؟ سه تا مطلب را ایشان میفرمایند: میگوید اگر مراقبت بکنی، محافظت بکنی بر سه چیز،«ثَلَاثٌ مَنْ حَافَظَ عَلَیْهَا» سه چیز است، اگر این را تو مراقبت بکنی، اینجا دارد سعد. این جا نیکبخت می شوی، سعادتمند میشوی و به تعبیرمن، مشکلاتت برطرف میشود.
«ثَلَاثٌ مَنْ حَافَظَ عَلَیْهَا سَعِدَ» خب سه چیز است.
اوّل:«إِذَا ظَهَرَتْ عَلَیْکَ نِعْمَهٌ فَاحْمَدِ اللَّهَ تَعَالی»؛ وقتی که نعمتی بر تو نمایان شد؛ یعنی به دستت رسید، حالا به تعبیر من ساده، این جا خدا را یادت نرود، شکرگزار خدا باش، سپاس گزار خدا باش. این حمد الهی حالا از نظر ظاهر، شکراًلله، الحمدلله، امثال اینها که اینها به قول ما، مبرز آن حمد درونی انسان است. آن موقعی که میبینی گشایشی شد برایت،خدا یادت نرود. فهمیدی؟! این جایی است که فراز زندگی است،خوب دقّت کن! فرازش است. بعد می رسیم به نشیباش. اوّل فراز زندگی را میفرماید. «إِذَا ظَهَرَتْ عَلَیْکَ نِعْمَهٌ»؛ اینجا «فَاحْمَدِ اللَّهَ تَعالی»این جا سپاسگزار خدا باش. خب حالا من نمیخواهم وارد شوم، جهتش هم معلوم است؛ چون شکرگزاری خودش، موجب ازدیاد هان؟ نعمت میشود بر طبق آیه شریفه.حالا می رویم سراغ نشیباش. آن فرازش را اوّل می گوید.
سراغ نشیبش که میرود حضرت، میفرماید به این که :«وَ إِذَا أَبْطَأَ عَنْکَ الرِّزْقُ» ؛ اگر دیدی تنگدستی رو به سوی تو آورد. درست است؟
«وَ إِذَا أَبْطَأَ عَنْکَ الرِّزْقُ»؛ حالا چه کار کنم؟ تو نشیب، چاله افتادم. میخواهی از این چاله در بیایی، هان؟! میگویم؟ «فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ» استغفار کن، زیاد استغفار کن. البته اینها توش اشاره است، ها! این «فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ»؛ یعنی این را بدان! یک جا یک گناهی کردی، یک خطایی کردی،
یک معصیت خدایی کردی؛ خدا میخواهد گوشت را بپیچاند. شد؟! اینجا استغفار کن، میفهمی؟با استغفار چه کار کن؟ چالهاش را پر کن .شد؟! این موجب میشود به این که برایت چیه؟ گشایش بشود. از توی این چاله دربیایی. همچین خیلی ساده کردم روایت را.
سوّم: و او این است که یک وقت هست گرفتاری که پیدا میشود، چیزی نیست بگویم که روزیم است؛ مثلاً فرض کنید، دست تنگ شدم از نظر مالی، آن دست تنگی مالی بود. «وَ إِذَا أَبْطَأَ عَنْکَ الرِّزْقُ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ» بسیار خوب. نه! گرهای افتاده، شد؟! پولی هم نیست. باپول هم این گره باز نمیشود. درست است یا نه؟خیلی گرهها هست، توی زندگی انسان پیدا میشود اگر دنیا و مافیها را هم بدهید، هان؟! گره باز نمیشود. درست است؟ گره گشا، کیه؟ یکی دیگر است، درسته یا نه؟ او باید بازش بکند.
سوّمی است:«وَ إِذَا أَصَابَتْکَ شِدَّهٌ»شدّت می گوید، مصیبت ندارد. خوب دقّت کنید در این کلمات علی علیه السّلام. گرفتاری، ما بهش میگوییم. گرفتاری پیش آمد. مصیبت، آن است که یک کساش میمیرد، مثلاً؛ بر حسب ظاهر، این است. امّا حضرت، شّدت میگوید. گرفتاری پیدا شد برایت. شد؟! که من گاهی تعبیر میکنم: به چه کنم، چه کنم، می افتی. درسته؟ چه کار کنم حالا؟ این جا میفرماید: «وَ إِذَا أَصَابَتْکَ شِدَّهٌ فَأَکْثِرْ مِنْ قَوْلِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ» زیاد این را بگو.
سه تا ذکر، یاد میدهد علی علیه السّلام. شد؟! یک ذکر در حال فراز زندگیت، هان!؟ سر کیفی. صاف بهت بگویم. یک ذکر آن جایی که تنگدست مالی شدی. یک ذکر، برای چی؟ آن جایی را که گره به کارت، این جوری افتاده؛ یک گرفتاری که با هیچی، با پول هم حل نمیشود. سه تا ذکر یادت میدهد. بگو: الحمدلله، شکراً لِله، فرق نمیکند بین این دو تا. شد؟! دوّمیاش: استغفرالله بعد هم، سوّمیاش بگو «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ». شد؟! اینها توش، رقم هم دارد، این«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ»را من خودم دیدم در روایت، روزی صدتا اگر آدم بگوید، گوش میکنید چه میگویم؟ آن گرهها باز میشود در گرفتاری ها، مقیّد باشد،ها. من خودم روایت را دیدم، حالا نمی خواهم بگویم چون طول می کشد. توجّه کردید چه عرض کردم؟ ولی سه تا را به اصطلاح، سرآمدهایش را علی علیه السّلام، می گوید. زندگی، بدان! در دنیا نشیب، فراز؛ درهر دو حال، خدا؛ امّا در چه قالبی؟ قالب هایش را تحویل می دهد.