در یک روایتی دارد که عرض کردند به علی (علیه السلام)، شما راجع به دنیا چی میگویی؟«قِیلَ لَهُ لِعَلِّیٍ (علیه السلام) فَمَا تَقُولُ فِی الدُّنْیَا»؛ظاهر روایت این است: مثل این که حضرت مطالبی را میفرمودند، قاعدتاً؛ البته در این روایت نداریم. ظاهرش این است،«فَمَا تَقُول» بعد، وسط،ها، یک کسی سؤال کرده، شما خب حالا، راجع به دنیا چه میگویی؟چه بسا! ممکن است قبلش، راجع به آخرت حضرت صحبت میکرده، بعد سؤال کردند که راجعبه دنیا حالا چه میگویید؟
حضرت در جواب فرمودند به این که: « قَالَ (علیه السلام) فَمَا أَقُولُ» پس من چی بگویم؟! این را گوش کنید! معمولاً این جوری یک جایی گفته میشود که،تو اگر میخواهی تعریف دنیا را بکنم، این را میخواهی بگویی، از منظر دنیایی بودن به قول ما، شد؟حالابه تو میگویم. من چی بگویم راجع به یک خانه ای؟«فَمَا أَقُولُ فِی دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌ» یک خانهای که همان پایت را تویش بگذاری،ها، فهمیدی؟! به او وارد شدن با غم و اندوه وارد میشوی. این کنایه است، ها. بچّه اوّل که به دنیا میآید چیه شیون میکند. خوب دقّت کنید. «فَمَا أَقُولُ فِی دَارٍ أَوَّلُهَا» چی؟ از آن خانهای که همان، اوّل پایت را که توش میگذاری، شروع شد، با گریه واردش میشوی. غم و اندوه؛ چون جدا شدی از آن جا، نمیخواهی از آن رحم جدا شوی، بیایی. خب این که اوّلش، آخرش چی چیه؟
«وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ»؛ این اوّلش، آخرش هم که مرگ است. این هم که مال او. تعریف کنم دنیا را، به تعبیر من،«دُنْیَا بِمَا اَنَّهَا دُنْیَا» یعنی از منظر دنیایی حضرت دارد میگوید.
«مَنِ اسْتَغْنَى فِیهَا افْتَقَرَ»؛هر که در دنیا، از نظر دنیایی، نگاه کنید! همهاش در آن کانال دنیایی، دارد حضرت میگوید؛ چون گفته تعریف دنیا را بکن برای من. شد؟ از منظر دنیایی، اگر دستش پُر بشود از دنیا، هرچه پُرتر، گداتر؛ میفهمی یعنی چی؟ هرچه پُرتر، گداتر؛ همچین راحتت بکنم؛ یعنی حرصش بیشتر، هل من مزیدش بیشتر، میفهمی چه میگویم؟ سیرمانی که نه! هی گرسنگیاش بیشتر میشود، «مَنِ اسْتَغْنَى فِیهَا افْتَقَرَ»؛ گداتر میشود. حالا «وَ مَنِ افْتَقَرَ فِیهَا حَزِنَ» اگر دستش خالی بشود، غصّه دار می شود. حزن یعنی اندوه، دنیا.
«فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا النَّارُ»؛ شد؟! حالا گیرش آمد. بسیار خوب! اگر از مسیر حلال و شرعی دستش آمد، تازه آن نشئه میگویند: بیا و حساب پس بده، شد؟! تا آن یک شاهی که دیگر نه، به قول قدیمیها حالا که ورافتاده؛ هم یک شاهی، هم سنّاری آخرش را (هم باید پسدهد). ازکجا آوردهای و در چه راهی مصرف کردهای؟ هردوتا. فهمیدی چه میخواهم بگویم؟ یک چیز هم نیست، این حساب که میگویند، این را بهتان بگویم، «فِی حَلَالِهَا» حسابهایی که شنیدید، همه میروند در یک کانال، از کجا آوردهای، نه خیر، دو تاست. از کجا آوردهای و در چه راهی مصرف کردهای. هر دوتا، حساب، فهمیدی؟! باید پس بدهی. شد؟! این «فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا النَّارُ»؛ اگر که از مسیر حرام باشد،عقاب. گوش کن! این را شاید تا به حال، این جوری برایتان نگفته باشند، «فِی حَرَامِهَا النَّارُ» یعنی از راه حرام بدست آوردی،عقاب؟ نه! از راه حلال بدست آوردی؛ ولی در راه حرام مصرف کردی، باز هم عقاب. فهمیدی؟ این جوری باید حالی کرد. فهمیدی؟! هر دو تایش هست؛ چون اوّلیش را دیدی چطور برایت معنا کردم من؟ «فِی حَلَالِهَا»؛ این طرفش هم هست. دنیا را برایت تعریف بکنم؟! این تعریف دنیا، برایت کردم. توجّه کنید. امیرالمؤمنین (علیه السلام)، «فَمَا تَقُولُ فِی الدُّنْیَا قَالَ فَمَا أَقُولُ فِی دَارٍ»؛ اوّلش تا آخرش، توجّه کنید. این هم وضعش، این دنیاست، برایت تعریف کردم