در باب روزه مسئلهای را عرض بکنم. در باب وجوب روزه کسانی که نسبت به روزه گرفتن خوف ضرر نداشته باشند بر آنها واجب است و شرایط خاص خودشان را هم دارند. اینطور نیست که تشخیص خوف ضرر با طبیب باشد. مثلاً دکتر گفته روزه نگیر، روزه نمیگیرد. قول دکتر حجت نیست. آنچه که حجت است این است که خود انسان به وضع مزاجی خودش آگاهی داشته باشد. ممکن است نظر دکتر نقشی هم پیدا بکند. مراد از ضرر چیست. معنای ضرر این است که مثلاً انسان بیمار است اگر روزه بگیرد موجب تشدید بیماریاش میشود. شدت پیدا میکند یا موجب طولانی شدن مرض بشود؛ آن اولی کیفی بود دومی کمّی است. یعنی مدتش طولانی بشود. بیمار است اگر روزه بگیرد نه مرض شدت پیدا میکند نه طولانی میشود، باید روزه را بگیرد. اگر موجب حدوث بیماری بشود هم ضرر است.
پس ضرر عبارت از این شد: یک، اگر بیمار است شدت پیدا کند یا طولانی بشود. اگر بیمار نیست خوف این است که بیمار بشود. اگر طبیب متدینی باشد به تعبیر من خودش روزهگیر باشد قولش موجب میشود که اگر گفت روزه نگیر خوف ضرر پیدا بکند. این خوف ضرر است که برای من از نظر شرعی حجت است. یا اگر گفت مشکلی ندارد موجب میشود که اگر خوف ضرر دارم برطرف میشود.