عرض کردم در هنگام غروب روز آخر ماه مبارک رمضان که شب اول ماه شوال میشود اگر شخص دارای آن شرائط باشد، زکات فطره بر او واجب میشود. نسبتبه شخصی که بر او واجب میشود و افرادی که بر او واجب است که زکات فطره آنها را بدهد. مسئلهای را عرض بکنم. یک ساع یعنی یک مَن، سه کیلو از گندم ، جو ، برنج، خرما، مویز. هر نفری به این مقدار یا خودش پولش را بدهد. بهتر این است که قوت غالب باشد. قوت غالب یعنی غذایی که معمولا انسان در بین سال مصرف میکند. بهتر میشود که این کار را بکند. فرض میفرماید غالبا برنج میخورد. برنج هم مختلف است. برنج اعلأ بخوره بعد برود برنج وسط بدهد. کلاه سر خدا نمیرود. قوت غالب یعنی آنکه غالبا خودت در عرض سال میخوری.
یک وقت هست به قول ما فطریه میدهم که تکلیفم ساقط شود. یکی از همان مواردی که گفتیم کافی است ولی خودش برنج درجه یک بخورد بعد فطریهاش قیمت جو بدهد. من نکتۀ دیگر عرض کنم که فرض کنید نان گندم بیشتر مصرف بکنی. سوال میکنند قیمت فلان است. آقا هر جایی طبق همان جایی که زندگی میکنی. اینها تفاوت میکند. گاهی میگویند قیمت فیکس بدهید. به نظر من درست نیست. اینها یک جا پایین شهر ماست که ما هستیم. اینجا یک قیمت دارد. بالا شهر میبیند سه برابرش است. شهرها هم تفاوت میکند. دهات هم تفاوت میکند. هر جایی که زندگی میکنی قیمت یک مَن نان آنجا را به فقیرِ همان جا بده.
احتیاط این است که انسان زکات فطرش را به فقرای همان محلی که زندگی میکند بدهد. احتیاط واجب هم هست. فطریهاش را به جای دیگر نبرد. فقرای همان جایی که زندگی میکند بدهد. اینکه شنیدید ارحام مقدم هستند به نظر من اولویت غیر این است. حکم شرعی است. قوم و خویشت باشد یا دیگری باشد باید فقیر باشد. بنابراین قوت غالب خودت در آن محلی که زندگی میکنی به فقرای همان جا بده. قیمت مشخص نمیتوانم بگذارم. هر جایی موردی تفاوت میکند.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد»