بسم الله الرحمن الرحیم
1) در باب ضمانات یعنی آن چیزهایی را که انسان از نظر شرعی به عهدهاش میآید و ضامن آن میشود، مثلاً در ارتباط با اموال و امثال آن، اینها بهطور کلی دو قسم هستند.
2) یک قسم، ضماناتی هستند که اینها بهطور قهری به عهدۀ انسان میآید، بدون اینکه انسان خودش بخواهد ضمانت بکند، مثلاً کسی مالی را پیش من امانت گذاشت من در نگهداری آن کوتاهی کردم و از بین رفت، در اینجامن ضامن این مال مردم هستم، ولی این ارادی من نیست که ضامن آن شدم.
3) موارد زیادی است که انسان چه بسا خواه ناخواه ضامن میشود یعنی اختیاریش نیست، مثلاً در باب تلف شدن مال مردم که موردش امانات میباشد.
4) یا در عقود فاسده که مثلاً معاملهای باطل بود و شخصی نمیدانست و مشتری جنس را از بین برد، حالا در اینجا شخص ضامن هست و ضمانتش هم اختیاری نیست یعنی عقد اگر فاسد بود، و جنس از بین رفت ضمان آور است. موارد زیادی در عقود هست که ضمان آور است و اختیاری هم نیست.
6) اما یک سنخ از موارد هست که ضمان اختیاری است که اسم آن را میگذارند عقد ضمان و قهری هم نیست، بلکه خود شخص قرار داد میگذارد که ضامن باشد.
اما در باب عقد ضمان آنجایی که قرار داد اختیاری است که اگر کسی مالی را به دیگری بدهکار بود شخص ثالث بیاید پیش طلبکار به او بگوید من بدهی بدهکار را پرداخت میکنم یعنی من به اختیار خودم دارم بدهی یک کسی را به عهده میگیرم این میشود ضامن شدن که این را میگویند عقد ضمان که این قرار داد اختیاری از نظر شرعی دارای شرایطی است.
7) پس یک قسم ضمان قسم اول بود، که غیر اختیاری بود آنجا هم شخص ضامن است. اما قسم دوم اختیاری است که این ضامن شدن با آن فرق میکند.