یکی از نتایج جُبن و ضعف نفس، سوءظنّ و گمان بد نسبت به غیر است. این، از رذایل اخلاقی محسوب می شود و علمای اخلاق آن را نتیجۀ جُبن و ضعف نفس می شمارند. گاهی گفته می شود که اگر این حالت در انسان باشد، کشف از کثیفی و خُبث انسان می کند؛ یعنی چنین روحی، یک روح آلوده است. معنای سوءظنّ این است که انسان با کوچکترین خاطرۀ بدی که در ارتباط با غیر به ذهنش بیاید، آن را در حدّ گمان بپذیرد و آثارش را بر او مترتّب کند.
مثلاً به کسی برخورد می کند و عملی از او می بیند یا حرفی از او می شنود، بعد در ذهنش وارد می شود که او از این عمل یا حرف، هدف گیریِ بدی کرده بود. وقتی این به ذهن وارد می شود، روی آن کار می کند. گفتیم خطورات این گونه است که اوّل می آید و آن موقعی که انسان روی آن کار کند، ثبت و ضبط می شود. اگر کار نکند ردّ می شود. گاهی انسان طوری روی خطورات خود کار می کند که آن را به حدّ گمان می رساند؛ یعنی چه؟ یعنی خطوراتی که وارد ذهن انسان می شود، ابتدا احتمال است. احتمال؛ یعنی به پنجاه درصد نمی رسد، چون پنجاه درصد شکّ است. اگر انسان پیوسته روی آن کار کند و آن پنجاه درصد را هم ردّ کند، به حدّ گمان خواهد رسید. گمان؛ یعنی شصت درصد، هفتاد درصد، هشتاد درصد. بعد وقتی به حدّ گمان رسید، اگر آثار این گمان را هم مترتّب کند، به این حالت سوءظنّ گفته می شود.