بنا بر اعتقاد ما بقاء اسلام بر اثر آن واقعهای بود که در روز دهم محرم واقع شد، که اگر آن نبود از اسلام چه بسا اثری نبود.
این روایتی که از پیغمبر اکرم نقل شده است، که حضرت فرمودند: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْن» یک احتمالش این است که حسین از نظر مجرای طبیعی از من است، او فرزند من است، یا از نظر معنوی او ساخته مکتب من است، که چه بسا این تعبیر مناسبتر باشد. او فرزند واقعی و حقیقی مکتب من است. من مکتب اسلام را ایجاد نمودم و سمبل این مکتب هستم، اما بقاء مکتب اسلام در جامعه بشری به وجود حسین بستگی دارد.
بنابراین ما از این ایّام باید بهرهگیری کنیم، به نحوی که جهات معنوی که در رابطه با مکتب ما است، اینها در دل ما هم زنده شود.
دنیا فراز و نشیب دارد، و انسان نباید از این فراز و نشیب ها هراس داشته باشد؛ و چه بسا قانون الهی اقتضا میکند، که انسان اگر بخواهد خودش را در ارتباط با معنویات بسازد، باید رنج بکشد و بدون رنج نمیشود.
بنابراین اگر در این ایّام انسان رنجی را در ارتباط با مسائل دینیاش متحمل بشود، چه بسا بهتر ساخته میشود.