آن روایتی را که ابن عباس نقل میکند از پیغمبر اکرم که هنگام وفاتش شروع کرد گریه کردن، میگوید اشک از محاسن شریفش جاری میشد و میریخت بر روی زمین، همه تعجّب کردند. چیه آقا؟ چرا گریه میکنید شما؟ فرمودند گریه میکنم برای فرزندانم، همه را. از اوّل تا آخر همه را مطرح کرد که بعد از من این امّت به اینها ظلم میکنند. همه را. بعد در بین اینها آن اوّلینش را که دردناکترینش بود و نزدیکترینش بود، چه بسا بعضی از نقلها که هنوز جنازه پیغمبر روی زمین بود، هنوز دفن نکرده بودند و آن حادثه پیش آمد