با شروع روز عید مواظب باش تمامى کارهایى که باعث رضایت و جلب عطوفت پروردگار است را انجام دهى . و مانند کسى باش که براى مولایش چاپلوسى نموده و مى خواهد خدمتى براى او انجام دهد حال آنکه آن مولا حق زیادى بر بنده اش نداشته – ولى خداى متعال مالک وجود، دنیا، آخرت ، زندگى و مرگ تو مى باشد – و نباید از پروردگار و بزرگى چنین عطوف و مهربان غافل شد. زیرا ممکن است باعث محرومیت از عطایاى او گردد.
فقر و ذلت خود و عزت و بى نیازى او را نگریسته و خجالت بکش از اینکه در مقابل روى آوردن او، از او روى گردانده و بر سر سفره میهمانى و در حالى که خود او نیز حضور دارد، بجاى توجه به او در یاد دشمنش بوده و سرشار از دوستى کسى باشى که تو را از دوستى و پناه او دور مى سازد، در حالى که براى دعوت به این مهمانى سرور آفریدگانش را فرستاده است . چه نادانى بزرگ ، چه عقل بیمارى ، و چه عذاب دردناکى که در پى آن وجود دارد. و اگر این لطف را درک مى کردى ، جان خود را فداى مقدم دعوت کننده بزرگ و رسول بزرگوار صلی الله علیه و آله و سلم مى نمودى ، همان کسى که خداوند درباره او فرموده است : دیدن تنگناهاى شما بر او سخت ، براى نجات شما حریص و با مؤ منین رؤ وف و مهربان است.
در ابتداى روز بنیت پاک نمودن قلب از اشتغال به غیر خدا غسل کن. آنگاه «اللّه اکبر» ى واقعى گفته و با این تکبیر تمام موجودات، جز شکوه و بزرگى او را کوچک شمار. و بنیت پوشش و آرایش با لباس تقوى و اخلاق نیکو، تمیزترین لباسهاى خود را پوشیده و در این هنگام بگو: «بسم اللّه الرحمن الرحیم… تا آخر دعایى که در اقبال روایت شده است.» بخوان. …آنگاه بطرف مصلا حرکت کرده و در راه بگو: «بسم اللّه و باللّه اللّه اکبر…»
و وقتى که به مصلا رسیده و در جاى نمازت نشستى، بگو: «اللّه اکبر…» همانگونه که در کتاب اقبال آمده است.
سعى کن معانى چیزهایى را که در این دعا، ادعا مى کنى در خود بوجود آورى که ایجاد آن کار آسانى نبوده و با راحت طلبى نمى توان به آن رسید. در این دعا، ادعا مى کنى که به حال عالى و صفات برجسته و نیکوئى رسیده اى، از قبیل ترس، پناه جستن، حیاى زیاد، یارى طلبیدن، فقر، اعتراف، فرار بسوى خدا و بریدن از غیر او. تمامى این صفات حالتهاى نفسانى راسخ در نفس است که باید حال انسان نمایانگر آن باشد، و الا خطر دروغ و دورویى پیش مى آید که از این مطالب باید به خدا پناه برد.
بهتر است نماز عید بر روى زمین غیر مفروش بجا آورده شود تا تواضع در آن بیشتر باشد علماى بزرگ ما از کتاب فضل دعا روایت کرده اند که نماز عید قربان دوازده تکبیر دارد هفت تکبیر در رکعت اول و هفت تکبیر در رکعت دوم و ظاهر کلام آنان این است که این نماز پس از سر برداشتن از سجده و رکوع تکبیر ندارد. و مستحب است بعد از نماز دعایى که روایت شده و در «اقبال» آمده است خوانده شود، که یکى از آنها دعاى ندبه است. دعایى که به ما مى گوید چگونه در این روز به یاد امام و حاکم زمان خود بوده و چه کسى سزاوارتر از ما به ما مى باشد. و این که چگونه براى از دست دادن امام خود گریان و اندوهناک باشیم.
مطلب دیگرى که لازم به ذکر است این است که اگر بتوانى باید سعى کنى در تمام این روز به یاد مولایت بوده و نگذارى مراسم عید، تو را از این مهم باز دارد. و اگر بخاطر این که در جمع مردم هستى نتوانى این مهم را بخوبى انجام دهى، تا آنجا که مى توانى این مطلب را در این زمان مبارک و میمون رعایت نموده، در باطن با پروردگار مأنوس بوده و حتى ارتباط و دل مشغولى تو با مردم نیز با اجازه و رضایت او باشد.
قربانى
از کارهاى مهم در این روز قربانى است. این عمل همانگونه که در روایات آمده واجب است، گرچه مراد از وجوب در اینجا استحبابى است که بر آن تأکید شده است. بنده، باید در این کار ادب بندگى را رعایت نموده و از عمل فرزندان حضرت آدم علیه السّلام پند بگیرد. آنجا که «هر دو قربانى کردند ولى از یکى پذیرفته و از دیگرى قبول نشد.» درباره پذیرفته نشدن قربانى قابیل روایت شده است که او متاع پست خود را براى قربانى انتخاب کرد. و در پى آن به هلاکت همیشگى و خوارى جاوید گرفتار شده. و بعلت این که هابیل بهترین متاع خود را براى قربانى انتخاب کرد، پذیرفته شده و در پى آن به سعادت شهادت در راه خدا و کرامت جاوید رسید، تا جایى که خداوند او را در کتاب خویش ستایش نمود. خوددارى از بذل اندکى مال در چنین موردى، و در جهت خدمت به مولا و مالک دین، دنیا و آخرت و آفریننده انسان و اموال و نعمتهاى بىپایان و کسى که در آینده براى برآوردن تمام نیازهاى خود به او محتاج مى باشد، از پستى نفس سرچشمه مى گیرد.
هنگام ذبح آنچه را امیر المؤمنین علیه السّلام مى گفت، بگوید:
بسم اللّه، وجّهت وجهی للّذی فطر السّموات و الأرض حنیفا [مسلما]
و ما أنا من المشرکین انّ صلوتی و نسکی و محیای و مماتی للّه ربّ العالمین، اللّهم منک و لک
و از این نکته نباید غافل شد که این، گفتار کسى است که در وجود، جز خدا کس دیگرى را مؤثر ندانسته، خود را فراموش نموده و با یاد او زندگى مى کند. و اگر انسان دیگرى را براى ذبح کردن انتخاب کرده است مى تواند هنگام ذبح دستش را بر دست ذبح کننده گذاشته، دعا را خوانده و خودش هم بسم اللّه بگوید.
باید اولین چیزى که در روز عید مى خورد از گوشت قربانى بوده و گوشت آن را سه قسمت کند: یک قسمت براى همسایه ها، قسمت دیگر براى کسانى که درخواست کرده و قسمت سوم را براى خانواده خود نگهدارد. پوست آن را صدقه داده و به قصاب از گوشت قربانى ندهد. در پایان روز باید به بررسى حالات خود در طول روز پرداخته، کوتاهى خود در خدمت مولایش را دیده و آنگاه به سراغ نگهبان و میهماندار خود که از معصومین مى باشد رفته و با توسل به آنها و شفاعت آنان به درگاه خداوند براى تبدیل گناهان به چند برابر اعمال نیک، کوتاهى خود را جبران نماید. زیرا آنان درخواست او را قبول نموده و خداوند نیز شفاعت آنان را براى پذیرش او و اعمالش مى پذیرد.
هنگام تضرع به درگاه آنان بخوبى رحمت و عطوفت آنان را برانگیخته و در هنگام مناجات با آنان بگوید: سروران من گناهانم رویم را نزد خدا سیاه کرده است. پس بحق کسى که شما را از گناه نگاه داشته و با دادن نگهبانى بندگان خود به شما، بزرگتان داشته است، شما را سوگند مى دهم که با رویه اى درخشان خود مرا نزد پروردگارتان شفاعت نمایید. زیرا خداوند شما را رد ننموده و شما را براى شفاعت و نگهبانى انتخاب کرده است. او بزرگداشت بندگان مخلص خود را دوست داشته و از این که آنان نیز بندگان پایین تر از خود را بزرگ بدارند خوشنود مى گردد.