در باب وصایای حضرتزهرا(سلام الله علیها) به امامعلی(سلام الله علیه) در روایات داریم که فرمود: بعد از وفاتم خودت من را تجهیز کن! هم نسبت غسل هم تکفین و هم دفن. حتی از نظر زمانی هم سفارش کردند که در شب باشد. وصیت کردند که کسی را خبر نکن! در روایات این مطلب است که از بین زنها حضرت سه نفر را استثنا کردند که آنها حاضر باشند؛ اسماءبنتعمیس، اُمِّأیمن و فضه. در روایتی دیدم که خود حضرتزهرا(سلام الله علیها) به اسماء وصیت کردند که: تو و امامعلی(سلام الله علیه) من را غسل بدهید! اسماء میگوید: وقتی امامعلی(سلام الله علیه) مشغول غسل شد، من ایشان را کمک میکردم. در روایت دارد که من ایشان را اعانت و کمک میکردم. این ماجرا مشهور است که اسماء آب میریخت و امامعلی(سلام الله علیه) غسل میداد؛ اینها همه حسابشده بود.
امامعلی(سلام الله علیه) میفرماید: کار تکفین حضرتزهرا(سلام الله علیها) تمام شد و میخواستم بند کفن را ببندم. حتما اینطور بوده است که امامعلی(سلام الله علیه) دیدند بچهها کنار ایستادهاند و معمول هم این است که باید بیایند و آخرین دیدار را داشته باشند. تعبیر روایت این است که: «نَادَیْتُ»؛ صدا زدم؛ معلوم میشود بچهها فاصله داشتهاند. «یَاأُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا فِضَّهُ»؛ دانه به دانه صدا زدند. «هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُم»؛ بیایید از مادرتان توشه بگیرید! «فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّهِ»؛ بدانید که این آخرین دیدار است و دیگر مادر را نخواهید دید؛ دیدار بعدی شما با مادر در بهشت است؛ بیایید که آخرین دیدار است.
این بچهها آمدند و خودشان را روی بدن حضرتزهرا(سلام الله علیها) انداختند؛ امامحسن(سلام الله علیه) و امامحسین(سلام الله علیه)، حضرتزینب (علیها سلام) و حضرتامکلثوم (علیها سلام) . امامعلی(سلام الله علیه) میفرماید: به خدا سوگند که یک وقت دیدم حضرتزهرا(سلام الله علیها) دستها را از کفن بیرون آورد! یک دست به گردن امامحسن(سلام الله علیه) انداخت و یک دست به گردن امامحسین(سلام الله علیه) انداخت. چنان ناله زد که منادی ندا داد: یاعلی(سلام الله علیه) این بچهها را بردار. فرشتگان آسمانها همه به گریه درآمدند.