1306- ادب 21
درجه دوم ادب، خروج از مقام خوف به قبض و از مقام رجا به بسط و از مقام سرور به مشاهده است
درجه دوم ادب، خروج از مقام خوف به قبض و از مقام رجا به بسط و از مقام سرور به مشاهده است
خوف او به سرحد یأس نرسد و رجای اوبه سرحد ایمنی و سرورش از حد اعتدال خارج نشده و منجر به جرأت نشود و حفظ موازنه این سه حالت
حضور قلب در عبادات به دو نحو: 1-اجمالی: به صفات و اسماء الهی معرفت تامه ندارد 2-تفصیلی: بفهمد که چه می گوید که پایین ترین آن حضور قلب در تجلیات فعل و اسماء و ذات است
حیات و موت قلب؛ حیات قلب بستگی به اقبال دل دارد که تجلی آن در نماز است که فراغت وقت و فراغت قلب و حضور قلب می خواهد
ادب قلب یا ادب باطن و سرّ که همان تطهیر دل است؛ پس از ادب عقل و نفس؛ ادب قلب به دست می آید که فعل و کار او تعلق و دلبستگی و محبت است
ادب نفس تطبیق اعمال ظاهری با دستورات و آداب شرعی است؛ منشأ صور غیبیه انسان ملکات نفسانیه است
گام دوم تأدیب شهوت و غضب است؛ در گامهای اول و دوم که مجاهده با نفس است، اولین منزل تفکر و پس از آن منزل عزم است
مشکل ترین ادب، ادب نفس است؛ از ادب نفس گاهی تعبیر به مجادله با نفس می شود؛ اولین گام در تأدیب نفس تأدیب خیال است
مقصود از بعثت انبیا به یک معنا ادب نفس در بعد شهوت و غضب و وهم است؛ دعوت انبیا به معنویت است
شوؤن سه گانه نفس که عبارت است از: شهوت و غضب و وهم؛ سه موقعیّت برای ادب نفس: 1-جوانی 2-میان سالی 3-پیری
ادب نفس بالاترین ادبها است؛ حیات و ممات نفس؛ برای ادب و مهار نفس رعایت حدود و احکام و اوامر و نواهی الهی